پنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
توسط: لوار ما
تاریخ: نوامبر 27, 2021 زمان انتشار: 7:49 ب.ظ کد خبر: 9944

  آئین رونمایی از دو مجموعه شعر شاعر منوجانی برگزار شد/ تصاویر

آئین رونمایی از دو مجموعه شعر نیما رودینی شاعر اهل منوجان با حضور جمعی از شاعران و هنرمندان جنوب کرمان در شهر منوجان برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لوار، آئین رونمایی از مجموعه غزل “گواهی شد” و مجموعه ترانه “تهران باید دیوونه می شد” سروده نیما رودینی شاعر منوجانی با حضور رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی منوجان و جمعی از هنرمندان و شاعران جنوب کرمان در منوجان برگزار شد.

سخنران این آئین یدالله شهرجو مدیر نشر سمت روشن کلمه، شاعر و منتقد ادبی بود که به همبستگی و فرهنگ مشترک استان هرمزگان با شهرستان منوجان پرداخت.

نیما رودینی متولد ۱۳۷۶ اهل منوجان و ساکن شهر بندرعباس که از سال ۱۳۹۳ وارد دنیای شعر شده است و دو مجموعه شعر از وی تاکنون با نام های مجموعه غزل “گواهی شد” توسط نشر سمت روشن کلمه و مجموعه ترانه “تهران باید دیوونه می شد” توسط نشر فصل پنجم به چاپ رسیده است و همچنین این شاعر نیز دستی در شعر محلی دارد که تصمیم دارد در آینده این اشعار را جمع آوری و به چاپ برساند.

دوست داران شعر و ادبیات می توانند مجموعه غزل این شاعر را از وبسایت samteroshan.com و همچنین کتابفروشی های معتبر شهر بندرعباس و در شهر منوجان از نوشت افزار امین جنب بانک ملی و مجموعه ترانه در وب سایت خبرگزاری نبض هنر، وب سایت انتشارات فصل پنجم به نشانی fasle5.ir و به زودی در فروشگاه های معتبر سراسر کشور تهیه نمایند.

لازم به ذکر است هردو کتاب بر حسب اتفاق، شامل ۳۳ اثر و در ۷۲ صفحه به چاپ رسیده اند.

برای این شاعر عزیز آرزوی موفقیت و درخشش بیشتر در حوزه شعر و ادبیات را داریم و در ادامه سه شعر غزل، ترانه و محلی از وی می خوانیم..

 

#ترانه

من حاضرم خطر کنم، که مبتلا بشم به تو

ندیدنِ تو بایدم که منزوی ترم کنه

به عشق تکیه می کنم، که عشق تکیه گاهمه

قراره خنده های تو، منو قوی ترم کنه

 

تو فال حافظِ منی، کتابِ شعرِ نابَمی

نگاهِ بی نظیرِ تو، جواب هر سوالمه

قراره با حضور تو، یه عمر زندگی کنم

چه فرقی داره عشق من، که بیست و چند سالمه

 

من حاضرم خطر کنم، با هرچی منطق توئه

به غیر تو کسی منو از عشق رد نمی کنه

نگاه کن ببین منو، خدایِ من خودِ تویی

خدا که واسه بنده هاش دعایِ بد نمی کنه

 

بمون که در کنار تو، یه کاری می کنم یه روز

تموم خاطراتمون به دلخوشی بَدَل بشه

تو شاه بیت شعرمی، محاله از تو بگذرم

قراره شعرهای من، کنارِ تو غزل بشه

 

تو کاری می کنی دلم یه لحظه مضطرب نشه

بیا بمون اگه دلت هنوز موافق منه

تو نقطه ی مقابلِ غمایِ رویِ دوشمی

کسی که نقطه قوتِ، نگاه عاشق منه

 

من حاضرم خطر کنم، با هرچی منطق توئه

به غیر تو کسی منو از عشق رد نمی کنه

نگاه کن ببین منو، خدایِ من خودِ تویی

خدا که واسه بنده هاش دعایِ بد نمی کنه

 

#غزل

رها کردی دلی را که تمام شادی اش رفته

تو آن خانی که یک عمر است دور از وادی اش رفته

سفر کردی و از ویرانی ام چیزی نپرسیدی

شبیه بم که بعد از زلزله آبادی اش رفته

دروغ است این که می گویند عاشق کم نمی آرد

وجودم تلخ یا شیرین،تب فرهادی اش رفته

شبیه حال یک خانزاده ی محروم غمگینم

که با بی حرمتی از خانه ی اجدادی اش رفته

اگر از حال این زندانی دیوانه می خواهی

میان غربت دیوارها آزادی اش رفته

 

#شعر-محلی

گَپِ دلتنگی زیادِن،دو سه تا هم بَسومن

مو پلیچاکِ غموم سگده هَما هَم بسومن

نه خوشن حالِ زمینُ،نه فراخِن دلِ مو

اگه مَنده تو دلُم حیلَه وفا هم بسومن

روزگارَم بِزَنه رنگ سفیدی وَ سروم

چه بگوم پیرُم و یه کال سیاهم بسومن

تا بیام ای خو بداروم همه دنیام اچله

آسمون لِج نکنه اوری نیا هم بسومن

مو هما شَهگزِ پیرُم،که بهاروم نرسی

تا قیومت که نه سگده تا صباحم بسومن

تو سروم ناخونه بلبل که دلوم تش بزنه

مو صدای دو سه تا کوری کلاهم بسومن

برم و سر بگروم تو جنگلون ویدِ بیوم

اگه رو(ز) در بکهه سحر پگاهم،بسومن

شو اگه ستاره بارون نکنه کوره دلوم

شو سیاهن بخدا که قرص ماهم بسومن

ای خدامن که بنندی تو کناروم همه شو

انتظاروم نکشی،بگوی بیا هم بسومن

اگه سیلوم که شُهازوم نَگِشون گار ابهوم

همه دنیا خوب ادونه که خدا هم بسومن

#نیما_رودینی