"سایه نشین آفتاب"
توسط: لوار ما
تاریخ: مارس 7, 2023 زمان انتشار: 9:12 ق.ظ کد خبر: 14440

دومین همایش بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی برگزار شد/ تصاویر

دومین همایش بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی "سایه نشین آفتاب" شامگاه دوشنبه ۱۵اسفندماه در کتابخانه ملی، سالن استاد باستانی پاریزی برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لوار ما، این همایش با حضور سیدمهدی میرتاج الدینی معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان، حیدر افشاری پور رئیس گروه امور فرهنگی این اداره کل و شاعران و هنرمندان استان برگزار شد.

در این همایش، دکتر فاطمه لشکری دکتری زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه فرهنگیان گفت: استفاده نمادین و سمبلیک از اعداد، حروف و نمادها در شعر نظامی، نمونه ای از سبک منحصر به فرد او در سرایش مثنوی های بزمی است و یکی از  مثنوی های نمادین نظامی، هفت پیکر است.

وی افزود: هفت پیکر مجموعه‌ای از افسانه‌های نمادین کهن است و انعکاسی است از عادات و اخلاق حکمت‌آمیز که با سنت‌های شفاهی جامعه آن روزگار نظامی ترکیب شده است.

دکتر لشکری ادامه داد: این مثنوی نمادین به گونه ای زیبا وسمبلیک مراحل رشد و تعالی انسان را از مرحله خاک تا رسیدن به افلاک در هفت مرحله به تصویر می کشد.

وی گفت: در آثار نظامی  پرهیزکاری نقش اساسی دارد و در ماجراها و حوادث این‌ منظومه خرد و پرهیزکاری است که به داد قهرمانان داستان ها می رسد وآنها رااز تاریکی و ظلمت می رهاند.

دکتر فاطمه لشکری بیان کرد: راست‌گویی از دیگر راز ورمزهای قصه‌های هفت پیکر است وهمچنین تقدیر نیزدر این حوادث نقش مهمی دارد.

وی افزود: بطور کلی هفت پیکر نمادی از انسان به دور مانده از اصل است که در جهان ظلمت وجهل وشهوات ،اسیر گشته وتنها راه تعالی ونجات او راستی وخرد است و دوری از غرور و نفس پرستی،تا بتواند با طی مراحل هفتگانه به فطرت پاک وخدایی خویش رجوع کند.

در ادامه این همایش، نظر احمدی شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار به «ویژگی‌های نمایشی آثار نظامی گنجوی» پرداخت.

سردبیر نشریه تخصصی تئاتر«نمایش‌شناخت» سخنان خود را با پرداختن به اهمیت و جایگاه نظامی گنجوی در سپهر ادبی و فرهنگی ایران آغاز نمود و خاطر نشان کرد: هرساله چندین کتاب، مقاله و پژوهش با عناوینی همچون ویژگی‌های نمایشی شاهنامه فردوسی، خمسه و هفت پیکر نظامی و…نگاشته می‌شود که به نظر اینجانب این امر از فقدان عنصر درام در ادبیات ما پرده برمی‌دارد. چراکه در نبود خود درام ما مدام در پی یافتن ویژگی‌ها و ظرفیت‌های نمایشی در آثار ادب فارسی هستیم، گویی که بناست ما در دیگر انواع ادبی نیز مانند شعر فخر تاریخ و جهانیان باشیم.

وی در ادامه علت عدم گسترش و توسعه تئاتر و نمایشنامه را به ویژه در دوران باستان وجود استبداد و نیز دین تک‌خدایی عنوان نموده و افزود: چنانکه در نظام استبدادی تمام قدرت به یک شخص تفویض و نیز در گستره مذهب هم به مرور قدرت خدایان مختلف به نفع اهورامزدا مصادره می‌شود، درنتیجه تنها قدرت و اراده یک نفر در اجتماع جاری و ساری خواهد بود و این امر امکان بروز و ظهور گفتگو یا دیالوگ را به عنوان رکن رکین یک اثر دراماتیک منتفی می‌سازد.

و این شکل از حکومت‌ورزی و دین‌خویی نیز بر تمام ارکان جامعه و فرهنگ ایرانی مستولی شده تاثیر می‌گذرد تا جایی که مهمترین شاعر ادب فارسی، گفتگو را امری مذموم می‌شمارد آنجاکه در دیوان حافظ می‌خوانیم«گفتگو آئین درویشی نبود…ورنه با تو ماجراها داشتیم».

وی ادامه داد: که برعکس ما در یونان باستان که دموکراسی و دین چندخدایی بر جامعه حاکم بوده ما می‌بینیم به مرور ادبیات یونان از جهان حماسه، وارد به جهان کمدی و تراژدی می‌شود اما ما پس از آنکه در جهان حماسه شاهد درخشش فردوسی به عنوان بزرگترین حماسه‌سرای ایران و حتی جهان هستیم به جای پانهادن به دنیای درام به سمت عالم عرفان و شعر عارفانه فرومی‌غلتیم یا به تعبیر براهنی دچار نوعی خلاقیت معکوس می‌شویم، باری به قول زنده‌یاد مجید فلاح‌زاده فقدان زمان و فضای کافی موجب رشد بطی و بیمارگونه نمایش در ایران می‌شود.

مدیر انتشارات ناظرزاده کرمانی در فراز دیگری از سخنانش عنوان می‌دارد: ما چنانکه در فن شعر ارسطو می‌خوانیم، اصولا با سه ریختار ادبی یا در واقع سه نوع شعر سرکار داریم، نخست شعر اپیک یا حماسی دوم شعر لیریک یا غنایی و در نهایت شعر دراماتیک یا به تعبیری نمایشی، اما با وجود این تقسیم‌بندی روشن و تفاوت‌های ذاتی این انواع شعری با هم که ارسطو دراینباره توضیحات مهمی ارائه داده، هنوز هم بسیاری از پژوهشگران ما به‌راه ناروای خود رفته و حتی آنچنان پا را در یک‌ پاشنه کرده‌اند که در باب شباهت‌های شاهنامه با تراژدی کتاب نوشته‌اند. بی‌شک اگر ایشان تمرکز خود را به جای یافتن این عناصر مشترک و پتانسیل‌های دراماتیک، صرف شناخت درام و عناصر نمایش می‌کردند ما امروز در حوزه ادبیات دراماتیک حرف‌هایی حسابی برای گفتن داشتیم.

این نویسنده و پژوهشگر عرصه تئاتر در ادامه افزود:‌ اینکه لزوما ما در پی یافتن ظرفیت‌ها یا به تعبیر یک پژوهشگر این حوزه جربزهای نمایشی شاهنامه یا هفت‌پیکر باشیم ما را به جایی رهنمون نمی‌سازد چنانکه از گذشته تا امروز ما شاهد نگارش یک اثر درخشان با متر و معیارهای جهانی بر بنیاد این متون نبوده‌ایم به عنوان حسن‌ختام بد نیست که بدانید بر پایه یکی از داستان‌های نظامی در هفت‌پیکر که البته جز نظامی بسیاری دیگر از شعرا و نویسندگان نیز به این داستان پرداخته‌اند، آثار بسیار زیادی در جهان غرب نوشته شده و حتی هنوز هم می‌شود. باری منظور داستانی تحت عنوان تورانداخت است که با اقتباس از آن چندین نمایشنامه نوشته می‌شود و این داستان کشور به کشور تمام پهنه جهان را درمی‌نوردد، چنانکه درفرانسه الن رنه لوساژ در قرن هفدهم نمایشنامه‌ای بر اساس آن می‌نویسد و یا در ایتالیا کارلو گتزی به همین امر مبادرت می‌ورزد و یا شیلر نمایشنامه‌نویس برجسته آلمانی اثری با عنوان توراندت می‌نویسد.

و شگفت آنکه هر چه زمان می‌گذرد به جای کهنه شدن این داستان برعکس تاثیرات از آن بیشتر و بیشتر می‌شود تا جایی که برتولت برشت بزرگ هم، پس دیدن نسخه روسی این کار، توراندت خودش را می‌نویسد، آن هم در نقد رژیم نازی. و حتی دامنه تاثیرات این کار به سینما هم می‌رسد و نسخه سینمایی آن در سال۱۹۳۵توسط گرهارد لامپرشت نوشته می‌شود و یا بر دنیای موسیقی و اپرا نیز چنان تاثیر می‌گذارد که پوچینی بزرگ بر اساس آن یکی از شاهکارهای موسیقی کلاسیک را خلق می‌کند و این تاثیرات هنوز که هنوز هست ادامه دارد چنانکه چند سال پیش آنتونی کلارک در لندن اجرای متفاوتی از این متن را به صحنه برد که در آن روح مولیر، مک‌کارتی، مارکس، استالین و… به حرکت درمی‌آمد.

باری از طرفی دیگر، شاید روند استحاله یا گسترش این خط داستانی‌ی برگرفته شده از هفت‌پیکر به ما این نکته را خاطرنشان کند که باید رویکردمان را در مواجهه با این متون دگرگون سازیم و صرفا دنبال منثور کردن آثار منظوم فردوسی آن هم بی کم و کاست نباشیم چرا که توراندت هم می‌تواند از دل تاریخ و زمان عبور کند و چون کار انتونی کلارک، مولیر را در کنار مائو قرار دهد و حرفی  درباره و برای امروز بزند.

لازم به ذکر است این همایش به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان، انجمن دل عالم، انجمن ترانه کرمان، کتابخانه ملی و ستاد بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی برگزار شد.