توسط: لوار ما
تاریخ: شهریور 28, 1402 زمان انتشار: ۱۲:۰۸ ب٫ظ کد خبر: 16890

روستای دوبنه جیرفت، در قلمرو تاریخ 

سهراب براهام نویسنده و شاعر اهل روستای دوبنه جیرفت، در برشی از کتاب آماده چاپ « دوبنه در قلمرو تاریخ» نوشت:

روستای دوبنه در ۱۱کیلومتری جنوب شهرستان جیرفت استان کرمان، در منطقه میانچیل قرار دارد.

پایین دست آبادی این روستا، تپه ای است که به بلندای تاریخ این آبادی که مردم به آن « تمبِ ابراهیم کشته» می گویند، قرار دارد. (که این نام خود داستان غم انگیزی در سینه دارد، که بعدا خواهم گفت…)
بر بلندای این تپه رو به غروب که می نگری کوه «قرغتو» را می بینی که چون شتری ایستاده می ماند که سرخم کرده تا از تنگه حیدری آب خورده باشد.

نیمه نگاهی به سمت پائین دست بیندازی، آب گرم چکری معروف به آب گرم صالحی و پشته ماهیگی (ماهی ای) که خود یادآور اتفاقی تاریخی است قرار دارد.

و بعد چند صدارس آن طرفتر تپه باستانی کنارصندل و مهدتمدن بشریت را می بینی که قد برافراشته بر آسمان، و فریاد من هنوز زنده ام بر می آورد.

رویت را به سمت شمال و بعد به سمت روز درآمد که می چرخانی کوه های دلفارد، رمون و بحرآسمان و بعد جبالبارز را می بینی که همچون نعل اسبی می مانند که شهر سبزواران را در آغوش گرفته اند تا دشتستان جالیزش چشم نخورده باشد.
رویت را به سمت جنوب شرق که بر می گردانی شاهراه جاده ای کهنوج و رودبارزمین و به سمت هرمزگان و بلوچستان و در دیدگاهی روشن اندام سبز و نگین فیروزه ای باغات جواهرنشان عنبرآباد را می بینی و کوه خرپشت را که در زمانی نه چندان دور خانواده ای عشایر در مبارزه با جیهندخان بلوچ که برای غارت به جلگه قدم گذاشته بودند تا آخرین نفس جنگیدند و چون شب به آخر رسید و فشنگ تمام کردند زنان و دخترانشان را از بلندای کوه به زیر انداختند تا اسیر دشمن به بردگی و کنیزی نبرده باشند، و با این مبارزه مُهر تایید بر کتیبه غیرت، تعصب و مردانگی این مرز وبوم زدند تا جاودانه بماند رسم جوانمردی را که نام نیک آدمی از رویش همین کلام هاست…

روستای دوبنه درگذشته های بسیار دور به نام « بُنگوئیه» که تپه ای به همین نام و در مسیر تپه تاریخی میانده وتپه تاریخی سرونی قرار دارد، نامیده می شده است.

برشانه راست آبادی، رود سرکش هلیل قراردارد که چون تیری رها شده از زه کمان می ماند که یک سرآن از سرشاخه های کوهستان رابر و بافت و سر دیگرش به سمت باتلاق جازموریان نشانه رفته است تا دام های اهلی و وحشی اش را سیرآب گرداند.

این رود چون دیو سرکشی می ماند که از کمند پسرزال گریخته باشد، همچون اسب رام نشده و وحشی که هلهله سرخپوستان در پی اش باشد.
روستای دوبنه پنج تپه تاریخی دارد که به گفته باستان شناسان:« هرجا تمبی است نشان از تمدنی ست.”

در سال برف ریزان تاریخی ۱۲۲۰شمسی درجیرفت زمین، روستای دوبنه ۱۲خانوار بوده اند و در برف ریزان سال۱۳۵۱ شمسی با بیش از۱۸۰خانوار و در قحط نای سال خشکِ ۱۴۰۲ شمسی بیش از ۸۰۰خانوار و جمعیتی بیش از چهارهزار وپانصد و بیش از هشتصدهکتار زمین را دارا می باشد.
این آبادی جنگ های تاریخی حاکمان قدرت را در سال ۸۱۱قمری میان سلطان اویس گورکانی و میرزا ابابکر درقلعه های مستحکم ابوحربیه (بهرامی) شاهد بوده است، که آثارشان هنوز بر روی زمین های دوبنه پابرجاست.
سیلوهای گندمش در طی چهارقرن ذخیره گندمِ جلگه جیرفت بوده و در طول سال به وسیله چهارپایان به کرمان انتقال داده می شد، تا مردمانش را دلخوش از دسترنج زعیم وبرکت خداوند گرداند.

این سیلوها بعدها به دلایل آسیب های طبیعی احتمالا زلزله فرو ریخته ومردم بانام «تمب سرکلو» از آن یاد می کنند، که هرنامی بر این تپه ها خود حکایتی شیرین دارد. و تخریب این تپه ها به دست مردم ناآگاه ازقدمت شان نیز حکایتی غم انگیزدارد…
اولین ساکنان دوبنه رئیسی ها و بعد حوت ها و بعد آسیابرها و از مهرماه سال ۱۲۵۴شمسی ملائی ها و سال های حدود ۱۲۶۰شمسی غلامی ها و حدود سال ۱۳۲۱شمسی سالاری ها و بگزاده ها به این روستا آمدند که ورود هرطایفه سال وماهی مشخص شده و داستانی زیبا دارد…

و چه بسیار اتفاقات تاریخی دیگر که مفصلا در کتاب تاریخ به آن پرداخته ام که بعد از چاپ خواهید خواند.

برگرفته از کتاب «دوبنه در قلمرو تاریخ»
اثر: سهراب براهام
( آماده چاپ)

تصویر بالا، کلنگ زنی مسجد صاحب الزمان (عج) روستای دوبنه در سال ۱۳۵۰ شمسی