توسط: لوار ما
تاریخ: خرداد 22, 1402 زمان انتشار: ۷:۳۴ ب٫ظ کد خبر: 15599

کین خواهی فریدون از سلم و تور

دکتر فریبا دانشور در چهلمین نشست انجمن ادبی تاریخی پاریز به روایتی از شاهنامه پرداخت.

بعد ازقتل مظلومانه ایرج توسط تور وسلم وسپس فرستادن سر بریده برادر به پدر. فریدون بر سر ایرح که بیگناه کشته شده بود زاری کردو هفته ای به سوگ نشست سپس به شبستان ایرج رفت زنی را یافت(ماه آفرید) که مورد محبت ایرج بود واز ایرج باردار ، او را نواخت وحمایت کردمانند فرزند خود،از او دختری متولد شد،فریدون فرزندزاده رابپروراند تا زمان بلوغ ،سپس او را به برادر زاده خود پشنگ داد واز ان وصلت پسری متولد شد نام اورا منوچهر نهاد(مینو چهر)به زیبایی ودل افروزی بهشت وبسیاردر تربیت او همت نهاد تا پرهیخته شدآنگاه اورا با سپاهی عظیم به همراه دلاورانی با تجربه وجنگاورچون قارن کاوگان وسام نریمان به جنگ سلم وتور فرستاد.در نتیجه تور بدست منوچهرکشته سر از تنش جدا گشت سپس سلم به سمت دژی که در میان دریا داشت گریخت (هوگنگ دز)در این هنگام کاکوی نبیره ضحاک به. یاری سلم شتافت در این میان منوچهر که با سپاه در پی اوتاخته بودبرسلم چیره شد و تیغی بر او زدو او را از پا درآورد.
دیری نگذشت که فریدون شاه از جهان رفت برایش دخمه ای ساختند ومنوچهر هفته ای به سوگ او نشست وبزرگان وسپاهیان ومردمان کوی وبازار وبرزن ماتم او را سخت نیکو داشتند.
منوچهر بعد از سوگ پدرتاج بر سر نهاد
پس از ذکرهنرهای نمایان وفره و دینداری ودادگری گفت که با این همه، بنده ای از بندگان خداوند وپرستنده خالق جهان است.سام پدربزرگ رستم،جهان پهلوان زمان به پای خاست وگفت:بر شاهان عدالت ودادگری است وبر ما پسندیدن وقبول،تو شاهی ودلیر واینک نوبت ان است که سرکوب کردن دشمنان وسرکشان را به ما واگذاری،منوچهر بر او آفرین گفت وهدیه های ارزنده بدو بخشید.