توسط: لوار ما
تاریخ: تیر 15, 1402 زمان انتشار: ۷:۴۶ ب٫ظ کد خبر: 15861

رستم پهلوان اساطیری، حقیقت یا پندار؟!

یادداشت دکتر فریبا دانشور

از آنجاییکه جان آدمی میان وهم و پندار، واقعیت و منطق سرگردان است، نیمی از وجود انسان آگاه و روشن همراه با حقیقت است.
نیمی ناآگاه، تاریک و در پناه خیال جلوه گری می کند.

از اینروست که گاه گذشتگان ایزد واژدها را از مغاک تاریک اساطیر درآورده با پاک کردنشان از هر چیز وهمناک و مینوی از آنان پهلوان و جبار ساخته اند و گاه شاه و دشمن را از تاریخ دور رانده بر مبنای سخن های باستانی و اسطوره ای، از آنان خدا و دیو آفریده اند.

گندفر، یکی از شاهان اشکانی و از خاندان معروف به سورن اشکانی است.
هرتسفلد معتقد است که شاید در حماسه ملی ایران صورت داستان رستم نمود پیدا کرده است .
همچنین با افسانه های کهن گرشاسپ در آمیخته و به نام رستم که در واقع لقب دیرین گرشاسب (دارنده اسب لاغر) نریمان از قبیله سام به شاهنامه راه یافته.
از ویژگیهای گرشاسب کشتن مار شاخدار، کشتن دیو دریای گندرو که موجودی اساطیری هند و ایرانی است، که نامش در ریگ ودا و اساطیر یونان آمده است.
گرشاسب از یکسو همان یل ایرانی و پهلوان هندی در حماسه مهاراتاست، که نماینده و مظهر نقش جنگاوری و پهلوانی محسوب می شود، و از سویی دیگر هر دو پهلوان تجسم انسانی ایزد آریایی وای می باشد.

رستم را بدل حماسی گرشاسب می انگارند، که در اوستا تجسم مردانه(زر) ترسناک وای(زال) که با موی سپید زاده شده و زر لقب دارد.

تجسمی از ایزد زمان یعنی زروان است.

در حماسه ملی ایران رستم و زال متعلق به دوره مهاجرت آریاهاست.

آنچه بیش از هر فرضیه ای مطرح می شود، اینکه جانشین گرشاسب در شاهنامه سام است نه رستم. نام خاندان گرشاسب در اوستا سام ‌است، سگزی بودن رستم نیز بخاطر سیستانی بودن اوست نه گندفر بودنش .

گندفر از خاندان اشکانی است نه سگزی‌ و زابلی.

دژ دینی و بی اعتقادی گندفر و رستم ‌بی اساس است.
هرتسفلد و دیگران باور بر اینکه رستم در اصل یکی از القاب و صفات گرشاسپ بوده، که بعدها به گندفر اطلاق شده، مبنی بر هیچ سندی نیست.

بهمن سرکاراتی معتقد است: رستم نه برگردان افسانه ای گندفر تاریخی و نه بدل و المثنای گرشاسپ اساطیری است، بلکه رستم خودش است.
یک پهلوان اساطیری
بنظر می‌رسد خواندن کتاب شاهنامه باوری را در خواننده پدید می آورد تا بتواند رستم را از دیدگاه خود بسنجد، دلاوری که تقدس ندارد و بی عیب ونقص هم نیست.
بلکه اونیز انسانیست با تمام خوبی ها وبدیها، کاستی ها و کمالات یک انسان.

‌‌‌‌