جمشید بزرگترین پادشاه اساطیری
پادشاهی هزارساله، شخصیتی هندو ایرانی با القابی بس ویژه: جام جم،انگشتری جمشید،،پیدایی شراب ونوروز ،برپایی آیین داد وعدالت از جمله خدمات اوست.
اختراعات اولیه بشری،یاد دادن بعضی هنرها ودانشهای گوناگون، تقسیم بندی طبقات اجتماعی چهارگانه، پندهای اخلاقی بسیاری را به وی اختصاص داده اند.
جمشیدمکانی را برای برگزاری جشن ها و آئین های قربانی(گاو، شتر،اسب،قوچ) برپا کرد که اینک بقایای آن کاخ و بارگاه، و عمارت عظیم و با شکوه در نزدیکی های فارس موجود است، تخت جمشید با آنهمه عظمت وشکوفایی وصلابت جلوه ای از جلال یک پادشاهی بزرگ است.
با شواهدی که از آثار تاریخی وفرهنگی ایران بدست آمده باید اقرار کرد که سازنده تخت جمشید،فقط جمشید است نه پادشاهان هخامنشی که بعد از جمشید پادشاهان کیانی از “تخت جمشید” به همین منظور استفاده می کردند.
جمشید فرزند ویونگهان وبرادر تهمورث است.شجره جم در خداینامه چنین است.
جم ،ویونگهان،اینگهد،اننگهد،هوشنگ.
در دوران آرمانی جم مرگ وپیری نبود،ویشنو یکی از خدایان به صورت گرازی در آمده وزمین را با دندان خود برگفت وبالا کشید.
نامیرایی جم ،فرمانروایی قلمرو مردگان ودوران بالندگی اوسلامتی وشادی بود،غم وپلشتی و بیماری نبود،مرگ نبود،همه جا سراسر فراوانی وشکوه بود، پدروپسر پانزده ساله بنظر می آمدند .
او مردمان را به گروه کاتوزیان ونیساریان واهتوخشیان،طبقه بندی کرده بود هر گروه وطبقه وظایف خویش را عهده وار بودند ،روحانیون،لشکریان وجنگاوران وبرزبگران وپیشه وران .
جم یکی از قهرمانان باستانی مشترک ایران وهند است،او یکی از شاهان پر شکوه پیشدادی ونمادی از دوران طلایی جهان است.
اسطوره جم در ادبیات هندی جلوه های گوناگون دارد.
در ریگ ودا به عروسی یمه ویمی پدر ومادر،جم وجمک اشاره شده.
تخت جمشید را عیدگاه می نامیدند وجشن نوروز ،جشن نیلوفر،وجشنها وآئینهای مذهبی مهریسنان در این مکان انجام میگرفت.در نگارکندهای تخت جمشید جمشید را میبینیم که برکرسی نشسته در یک دست عصا ودر دست دیگر نیلوفر داردبدان منظور که در مراسم جشن نوروز شرکت کرده،در واقع یک مراسم مذهبی است وآتشدانهایی که در برابر جمشید برای سوختن عود ودیگر مواد معطر بکار میرفته.ودکتر جواد برومند سعیدنیز در کتاب تخت جمشید پرستشگاه خورشید نیز اشاره به پیکرهایی کرده که در فرانسه وآلمان زایش مهر را از میان گل نیلوفر،نشان می دهد،حتی در konarak درمعبد خورشید کنار ساحل زیبای بنگال پیوستگی خورشید ونیلوفر رارمز پردازی کردهsurya ایزد خورشید در کنار معبد با گل نیلوفر در دست ایستاده.
بعد از دو سیصد سال دوران شکوه جمشید با اولین دروغ وغرور وتکبر به پایان میرسد وفر وموهبت ایزدی از او جدا میگردد.
منی کرد آن شاه یزدان شناس
زیزدان بپیچید وشد ناسپاس
منی چون بپیوست با کردگار
شکست اندر آورد وبرگشت کار
به جمشید بر تیره گون گشت روز
همی کاست ان فر گیتی فروز
دکتر فریبا دانشور