سینمای ایران شاعرانه است
داود میاندهی – داود رجبی
کرمان – ایرنا – میگوید در سالهای اخیر فقط بر سینما متمرکز بوده و به صورت حرفهای فیلمسازی کرده، بیشتر البته مستند؛ راضی است، از خودش، کارهایش و اینکه وقت و عمرش را در این راه گذاشته. صرفنظر از بیان ویژگیهای مثبت سینمای ایران که آن را شاعرانه میداند، نقد هم دارد و معتقد است منابع فکری این سرزمین مثل جاهای دیگر در سینما هم دارد هدر میرود.
در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایرنا که پرسید «در بسیاری از کشورهای صاحبسینما، صرفنظر از همه تکنیکهای هنری و خلاقیتهای فردی به کار رفته در کار توسط هنرمندان که باید اجازه ظهور و بروز به آنها داد، سینما -حداقل در بیشتر کارها- فقط و فقط کارکرد سرگرمی ندارد، بلکه ضمن ایفای کارکرد سرگرمی با عناصر جذابیتبخش، با سینما، هم آسیبهای اجتماعیشان را حل میکنند، هم گردشگری کشورشان را رونق می بخشند و نیز مهمتر اینکه آن مفاهیم تاریخی و فرهنگی که مدنظرشان است را در ذهن مخاطبان جهان به رخ می کشانند، اما در ایران وضعیت چطور است؟»، این موضوع را تایید می کند و پاسخ میدهد: درست است، اتاق فکر واحد نداریم، با هم نمیاندیشیم زیرا اصلا سیستم، نظام واحد و مشخصی برای تولید فیلم نداریم و هرکس در کشور با هزینه خودش اگر خواست و توانست فیلمی تولید می کند، درحالی که در آن کشورها اتاق فکر دارند و به کشورشان هم کمک و همافزایی می کنند؛ باوجود آن همه سینماگر مطرح که در کشور داریم شاهد این وضعیت هستیم و می توان گفت بسیاری از منابع ما در این بخش دارد هدر می رود.
سیدحمید میرحسینی، نویسنده، کارگردان و فیلمساز کرمانی متولد ۱۳۵۸ که کارشناسی سینمای خود را سال ۸۲ از دانشگاه سوره در تهران گرفته و بیشتر عمرش را از جوانی در کار تولید فیلم بوده است.
بهتازگی مستند «بیبی جان» وی که زندگی مادری با سه فرزند بیمار «پی.کی.یو» را در سیرجان روایت می کند، در سومین جشنواره ملی فیلم و عکس «مادر» به عنوان مستند برتر در بخش مفهوم مادری برگزیده شد.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
به بهانه ساخت این مستند و نیز برگزیده شدن آن در جشنواره کشوری مادر، به سراغ میرحسینی رفتیم تا درباره این مستند و حال و هوای کلی سینما در کشور و استان کرمان با وی مصاحبه کنیم که میگوید از جوانی زندگی خود را صرف سینما کرده. معتقد است مادرش در علاقهمندی او به هنر و ادبیات بسیار نقش ویژه داشته است. کارگردانی که در ۲ سالگی، پدرش که در ارتش کار میکرده را در سانحه تصادف از دست می دهد، در جای خالی پدر قد می کشد و معتقد است مادر برای وی، هم مادری کرده و هم پدری. حتی تاکید می کند اینکه در کارهایش آنقدر به سراغ موضوعات مربوط به مادران و زنان می رود هم از همین جا نشات می گیرد.
این مصاحبه درمورد موضوعات مختلف مرتبط با سینما به شرح زیر از نظر شما می گذرد:
از چگونگی آشنایی خود با سینما بگویید:
در دهه ۷۰ تنها جایی که می شد آموزش های مقدماتی سینما را دید، انجمن سینمای جوان بود و ابتدا در کرمان با مفاهیم علمی سینما آشنا شدم؛ سال هاست که این انجمن در استان ها مرکزی برای آموزش فیلمسازی آماتور بوده و هست که بعد از آموزش، آزمون از شما می گیرند و دوره های مختلف پایه نیز برگزار می کنند. از ۱۷ سالگی و در سال ۷۵ به انجمن سینمای جوان رفتم و اولین فیلمم را نیز سال ۷۶ که داستانی بود، ساختم.
موضوع فیلم چه بود؟
در ژانر اجتماعی بود، دختربچهای را در ایام نوروز نشان می داد که دنبال ماهی بود اما در مسیر تصادف، تُنگ ماهی او می شکند و بعد اتفاق هایی می افتد؛ فیلمنامه را خودم نوشتم؛ کارگردانی با خودم و مادرم هم تهیه کننده بود.
مگر مادر در کارهای فرهنگی و هنری بود؟
خیر، مادرم خانهدار بود اما از همان زمان علاقه بسیار داشت که فرزندانش رشد فرهنگی کنند؛ پدرم، وقتی من ۲ساله بودم در سانحه تصادف درگذشت و مادر نقش اساسی و فرهنگی در خانواده بازی می کرد؛ شاید از دلایلی که در حوزه زنان بیشتر فیلم می سازم هم همین بوده که این وضعیت را شاهد بودم. پدر، نظامی ارتشی و از مدیران آن نهاد بود.
مادرم در شرایط دهه ۶۰ که امکانات لازم فرهنگی به میزان مناسب وجود نداشت، تلاش می کرد ما را با کتاب آشنا کند و در خانه یک کتابخانه درست کرده بود. به واسطه شغل پدر، مادر در تهران هم زندگی کرده بود و آنجا در تهران از کودکی مادر به ما یاد داد که به سینما و تئاتر برویم؛ مادر در خیابان انقلاب برایمان کتاب میخرید و این علاقه از همانجا شروع شد.
کار اصلی شما که امرار معاش می کنید چیست؟
کار اصلی و اول و آخر من همین سینماست.
خانواده مانع نبود؟
چرا، اوایل خانواده حمایت نمی کرد، مخالف بودند و فکر می کردند آینده ندارد؛ اما وقتی به فستیوال های مختلف رفتم، برگزیده شدم و در رسانه ها حضور پیدا کردم، دیگر خط شکن هم شدم؛ بسیاری از افراد فامیل بعد از من وارد عرصه هنر شدند. حالا ۲۷ سال است که بیشتر البته در حوزه مستند در کرمان، کار می کنم و در این عرصه برند شده ام؛ حالا دیگر البته در حوزه اقتصاد هنر تجربه بیشتری دارم و برای امرار معاش گونه های تبلیغاتی و صنعتی هم کار می کنم.
سینما برای شما چه جایگاه و تاثیراتی دارد؟
بخشی از وجودم است؛ تمام خوشی هایم، احساس من، کشورهایی که رفتم، تشویق هایی که شدم و وجهه فرهنگیام مال سینماست؛ من حتی انیمیشن هم ساخته ام.
تعریف شما از سینما؟
در دنیا سینما یک صنعت، اقتصاد و قدرت است؛ اما در ایران بیشتر از جنبه هنری به آن پرداخته می شود. البته که صنعت سینما به آن معنا و در آن شمایل نداریم؛ کدام فیلم ما در دنیا از نظر تجاری اکران گسترده می شود؟. بروید فیلم های هند، کره یا دیگر کشورها را ببینید، فیلم های ایرانی در این عرصه کجاست؟ محصولات ما بیشتر در جشنواره ها مطرح است؛ سینمای ایران شاعرانه است؛ سینما در ایران سینمای نجیبی است که از نظر موضوع و ساختار حرف دارد اما از نظر تکنیک حرف نداریم؛ موضوع در سینمای ایران انسانی و البته جذاب است.
سینمای ایران شاعرانه است؛ سینما در ایران سینمای نجیبی است که از نظر موضوع و ساختار حرف دارد اما از نظر تکنیک حرف نداریم؛ موضوع در سینمای ایران انسانی و البته جذاب است.
کدام فیلم ما در دنیا از نظر تجاری اکران می شود؟. بروید فیلم های هند، کره یا دیگر کشورها را ببینید، فیلم های ایرانی در این عرصه کجاست؟ محصولات ما بیشتر در جشنواره ها مطرح است؛ سینمای ایران شاعرانه است؛ سینما در ایران سینمای نجیبی است که از نظر موضوع و ساختار حرف دارد اما از نظر تکنیک حرف نداریم؛ موضوع در سینمای ایران انسانی و البته جذاب است.
چرا؟
زیرا ابزار، بودجه و امکاناتش نداریم؛ کجا در ایران مثل سایر کشورها، کمپانی های صنعتی بزرگ پشت و حامی سینما هستند؟؛ در همین کرمان با اینهمه شرکت های بزرگ معدنی، فیلم هنری می سازیم اما خیلی از مسائل را خودمان رفع و رجوع می کنیم و باید از جیب هزینه بدهیم تا فیلم ساخته شود.سینما در دنیا کارآفرین است و به اقتصاد کشور هم کمک می کند.
در دنیا اگر سینما اقتصاد هم دارد، از کیفیت و اثربخشی نمی افتد، قبول دارید؟
بله؛ ما هم فیلمنامه نویس داریم اما اقتصاد برای تهیه کننده حرف اول را می زند و دنبال بازگشت سود است که حق هم دارد، به همین دلیل بیشتر گرایش ها طی سال های اخیر به کمدی بوده است؛ آنجا دیالوگ خوب هم نمی خواهد، فقط سرگرمی مدنظر است. کسی که می خواهد در این عرصه در کشور سرمایه گذاری کند دنبال این است که برایش می صرفد یا خیر. چارچوب سینما در ایران تعریف ندارد. به طور مثال در بالیوود، جایی است که عوامل صبح به آنجا می روند و همه چیز (ساختار و فرآیند) مشخص است؛ در ایران این مباحث معنی ندارد، باید خودت خودجوش انرژی بگذاری و اثر تولید کنی. آن سیستم مدون اینجا وجود ندارد که به لحاظ سینمایی شرایط تولید داشته باشی؛ خودت در ایران باید این شرایط را فراهم کنی که کار را خیلی متفاوت کرده است.
سینمای ایران را در چندسال اخیر چطور می بینید؟
در دوره ای سینمای اجتماعی ما خیلی فعال شد که فیلم های خوبی هم تولید کرد و از جامعه گفت، به طور مثال فیلم های شیار ۱۴۳ و متری شش و نیم که از بطن جامعه می گفت و به مراحل خوبی هم رسید اما دوره داشت که دوره این مسائل در سینمای ایران کم و زیاد است و پشت هم تکرار می شود.
اما فیلم کمدی همچنان دارد می فروشد؛ مردم آنقدر مشکل و غم و غصه دارند و تفریح ندارند که سینما پناهشان می شود تا در آن جهانی که در آن زندگی می کنند، (بامراجعه به کمدی)، حالشان خوب شود. فروش سینمای کمدی ما در این سال ها خوب بوده.
باوجود فروش خوب آیا در کیفیت و محتوا هم خوب بودیم؟
خیر، در حد فاجعه افت کرده ایم؛ موضوعات سخیف مطرح می شود، مهم فروش است، فقط می فروشد و به همین علت هم سینمادار، تهیه کننده و عوامل راضی بودند.
آیا در دنیا هم سینما همینطور است و در همین حد و به همین شکل کارکرد دارند؟ مگر در دنیا با سینما مشکلات اجتماعی شان را حل نمی کنند؟ مگر گردشگر به کشور نمی آورند یا دیگر کارکردها ندارند؟
آنجا آگاهانه می بینند چکار می کنند، از امکانات به نحو احسن استفاده می کنند؛ منابع ما همه هرز می رود و سینما بخشی از این منابع است. در خاورمیانه و کشورهای عربی با آن همه بودجه، فیلمساز مطرح و درخور ندارند؛ اما در ایران چقدر کارگردان سابقه دار در سطح جهانی داریم، چرا از این ظرفیت ها استفاده نمی شود؟؛ به مدیریت قوی تر در بحث فرهنگ نیاز داریم. آنجا در دیگر کشورها اتاق فکر دارند و با هم می اندیشند و به کشورشان هم از طریق سینما کمک می کنند.
از سینمای مستند برایمان بگویید.
بزرگترین چالش سینمای مستند در استان کرمان نداشتن حامی مالی است؛ هرچند به واسطه معادن و صنایع بزرگ امکان حمایت از سینمای مستند توسط شرکت های بزرگ در قبال مسئولیت های فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، اما حمایت های ملی وجود ندارد یا بسیار پایین است. سینمای مستند مثل آلبوم خانوادگی است که هرچه از ساخت یک اثر مستند زمان بگذرد، فیلم جذاب تر می شود.
سینمای مستند مثل آلبوم خانوادگی است که هرچه از ساخت یک اثر مستند زمان بگذرد، فیلم جذاب تر می شوداستان کرمان به لحاظ فرهنگی، علمی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و غیره چهره های بسیار بزرگ و مشهوری در تاریخ گذشته، معاصر و حال داشته و دارد و همچنین بسیاری از اتفاقات تاریخی نیز در کرمان رخ داده که هرکدام می توانند برای ساخت یک مستند سوژه خوبی باشند. کرمان با توجه به وضعیت جغرافیایی چهار فصل و قومیت ها، آیین ها و رسوم مختلف و متنوع، بهشت مستند سازان است.
میراث ناملموس و آیین های زیادی در کرمان وجود دارد که به تدریج در حال از بین رفتن هستند و مستندنگاران می توانند این موضوعات فرهنگی و اجتماعی را با ثبت برای نسل های آینده نگهداری و حفظ کنند. به قول استاد باستانی پاریزی مردم کویر با زندگی در شرایط سخت حماسه آفریدند و فرهنگ غنی در استان وجود دارد که برای افراد هنوز ناشناخته است.
کرمان در کشور چه جایگاهی دارد؟
از ابتدای دهه هفتاد با دوستان و فعالان دور همدیگر جمع شدیم و سینمای مستند استان کرمان را شکل دادیم که در حال حاضر این سینما جایگاه ویژه ای در کشور دارد. چهره هایی در حوزه سینمای مستند در کرمان فعالیت می کنند که آثار آنها در سطح بین الملل نیز جایزه گرفته و نیروی انسانی قوی در حوزه مستند کرمان وجود دارد.
شخص خودم فقط بیش از ۸۰ فیلم مستند برای شبکه های تلویزیونی یا به صورت مستقل کار کردم و همچنین در هشت کشور خارجی فیلم مستند ساختم.
از مستند بی بی جان برایمان بگویید
چند سال قبل گزارشی توسط یکی از خبرنگاران درباره خانواده ای که از فرزندان معلول سرپرستی می کرد منتشر شد که با مشکلات زیادی زندگی می کنند که از نزدیک به شهر سیرجان محل زندگی این خانواده رفتم.
بیبیجان کریمیزاده مادر این خانواده سال هاست به تنهایی سرپرستی سه فرزند معلول ذهنی خود را برعهده دارد که مبتلا به بیماری پیکییو هستند. ابتدا به عنوان یک انسان تصمیم گرفتم برای بهبود شرایط بد زندگی این خانواده تلاش کنم که با استفاده از کمک خیرین و فضای مجازی کمک هایی برای آنها جمع کردیم.
در مرحله دوم به سراغ ساخت فیلم مستند از زندگی خانواده رفتم تا جامعه با اطلاع رسانی به موضوع بیماری فرزندان این خانواده بیشتر توجه کند.بیش از ۲ سال ساخت مستند بی بی جان طول کشید و سعی شد تا اغلب مراحل زندگی خانواده به صورت مستمر و به مرور زمان فیلم گرفته شود.
سینمای مستند در همه جای دنیا به تلویزیون وابسته است چون معمولا فیلم مستند جز در تلویزیون جای دیگری پخش نمی شود، البته فیلم مستند بی بی جان قرار بود برای پخش از تلویزیون ساخته شود که در میانه کار مجبور شدیم خودمان به صورت مستقل کار را پیش ببریم.
هزینه ها را چطور تامین کردید؟
هزینه ساخت فیلم هنوز مشخص نیست و با گروهی از دوستانی که معمولا با هم کار می کنیم این فیلم ساخته شد که اعضای گروه هزینه معمول و خاصی دریافت نمی کنند.
تاکنون بازخوردهای بسیار خوب و مثبتی از فیلم مستند بی بی جان شده؛ در چند اکران معدود که فیلم در جشنواره یا مکان های دیگر داشته مخاطبان فیلم را پسندیدند و با موضوع فیلم ارتباط برقرار کردند. ساخت این فیلم باعث شد تا نیازهای حداقلی زندگی این خانواده و فرزندان معلول تا حد زیادی برطرف شود، اما به دلیل ادامه دار بودن وضعیت خانواده و هزینه های بالا، همچنان کمک ها باید مستمر باشد.