یادداشتی به بهانه کارگاه مستند سازی
✍️سیدحمید میرحسینی:
نسل ما نسل عجیبی است. خیلی چیزها را تجربه کردیم. که در نسل های بعد از ما دیگر اتفاق نیفتاد. نسل ما روزی وارد سینما شد. که هنوز نگاتیو معنای خاصی در جهان سینما داشت. از همان نگاتیو های هشت میلیمتری همه چیز شروع می شد. با آنها می توانستیم تنها چند دقیقه فیلمبرداری کنیم. و فرصت اشتباه یا تکرار مجدد را نداشتیم. حتی نمی توانستیم آن را همان لحظه ببینیم. باید برای ظهور و چاپشان در لابراتوار با هزار ترفند ارسال می کردیم. که خدایی نکرده نور نبینند و راش هایمان که با هزار امید گرفته بودیم سیاه نشوند. که این پروسه ماه ها طول می کشید. تا دست ما برای تدوین می رسید. که خودش داستانی بود. که چگونه با موویلا با کمترین امکاناتش سر و سامانی به چیدمان فیلم هایمان بدهیم. تا به مفهومی که می خواهیم برسیم. آن روز نه امکان اینترنتی بود. و نه شبکه های اجتماعی که بشود فیلم ها روز جهان را دید. یا با جهان اطرافمان برای دانش بیشتر ارتباطی برقرار کرد. همه دنیای ما یک مجله فیلم بود. با چند کتاب که وقتی می خواندی هیچ دسترسی به فیلم ها نداشتی و فقط می توانستی در ذهن خودت پلان و سکانس های همان فیلم را تصور کنی. و همه امید ما آن روز به دو شبکه تلویزیونی بود.که شبکه دومش، پنج شنبه ها یک برنامه ای داشت. به نام هنر هفتم که استاد اکبر عالمی آن را تهیه و اجرا می کرد. و وقتی فیلم های اینگمار برگمن ، آندره تارکوفسکی ، ژان لوک گدار و…. نمایش می داد. و از سینمای نئو رئالیست ایتالیا و موج نوی فرانسه می گفت. آبی بود بر آتش احساسات نسلی که همه چیز برایش آرزو بود. همیشه در همه جا به نسل جدید می گویم: شما زمانی وارد این هنر شدید. که همه چیز برای شما مهیا است. انگار یک جاده خاکی را برای شما آسفالت کرده باشند. تا در آن به درستی حرکت کنید. فقط لازم است در این.جاده خلاق و پویا باشید. تا می توانید فیلم خوب ببینید. تا می توانید آموزش درست ببینید. و حتما با امکاناتی که دارید. می توانید بهترین فیلم های ممکن را بسازید. و جهان خودتان را به بهترین شکل ممکن تصویر کنید.