تشریح زبان و فرهنگ قوم براهویی ساکن جنوب استان کرمان در خانه گفتمان شهر کرمان/ تصاویر
طی نشستی که به همت حسین سبزه صادقی مدیرمسئول مجله اقوام ایرانی و خانم لیلا افشار " در خانه گفتمان شهر کرمان" برگزار شد،آقای دکتر محمد مطلبی،دکتری فرهنگ و زبان های باستانی ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان، به معرفی "قوم براهویی"ساکن در جنوب استان کرمان پرداختند. وی در آغاز، گویشها و زبانهای استان کرمان رو معرفی کردند و سپس به " براهویی های کرمان" پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لوار، متن سخنرانی دکتر مطلبی بدین شرح است:
استان کرمان۲۳ شهرستان دارد،هم استان پهناوری هست و هم تنوع اقلیمی بسیاری دارد،جزو استانهایی است که تنوع گویشی در آن بسیار زیاد است.بیشترین تنوع گویشی را در استان سمنان داریم،بعد از آن استان اصفهان است و استان فارس و کرمان در رتبه های سوم هستند که دقیق نمی شود گفت که کدام در این رتبه جای می گیرند.به هرحال،به دلایل مختلف،گستردگی اقلیم های متفاوت و اینکه در طول تاریخ پذیرای طوایف و عشایر مختلف بوده است،هم مرز بودنش با استان های سیستان و بلوچستان،خراسان،یزد ،فارس و هرمزگان،باعث شده تنوع گویشی زیادی داشته باشد.گویشهای اصلی استان را می توان اینگونه تقسیم بندی کرد: زبان فارسی با “گونه “های جغرافیایی متفاوت،گونه هایی که می گوییم،لهجه های مختلف در شمال استان هست و در جنوب شرق استان یعنی شهرستان های بم،فهرج و نرماشیر،گو نه های زبان فارسی به کار می رود،این “گونه ” ها یا لهجه ها،تفاوت های اندکی دارند و بیشترین تفاوت آنها،واژگانی می باشد.کلماتی که در این لهجه ها به کار می رود،با هم متفاوت هست و با فارسی معبار هم تفاوت دارد،تفاوت های آوایی هم دارند،بعنی در تلفظ هم تفاوت هایی دارند،اما تفاوت های صرفی و نحوی بعنی دستوری،یا نداریم یا بسیار نادر هست.
اما در منطقه گرمسیری جنوب کرمان که شامل ۷شهرستان می شود،زبان فارسی چندان رواج ندارد و گویشی غالب و مسلط است که به گویش “رودباری” معروف است که خود، گونه های جغرافیایی و طایفه ای دارد،در شمال استان، گونه های مختلف زبان فارسی، جغرافیایی هستند ،اما در جنوب گونه های طابفه ای هم داریم.گونه های مختلف در کهنوج ،اسلام آباد،قلعه گنج،منوجان و فاریاب که خود باز گونه های مختلف دارند،از این ها ،دو لهجه داربم که گونه زبانی هستند و متعلق به گویش رودباری هستند اما گونه ای خاص هستند،یکی گونه “مهملی”هست در عنبرآبادو طابفه مهملی باآن صحبت می کنند و یک لهجه دیگر هم داریم که در قسمت هایی از قلعه گنج،جازموریان و زهکلوت که به گونه”کرته” معروف هست و یک ویژگی خاص آوایی و دستوری دارند کا با گویش رودباری مناطق دیگر متفاوت شوند.
دو گویش دیگر هم داشتیم و گویش”زرتشتیان” بوده و تقریبا از بین رفته و کسی با آن صحبت نمی کند و “گویش مرده”است و دیگری مربوط به بهودیان و کلیمیان مقیم در کرمان و رفسنجان هست.در استان، ابلاتی از آذربایجان و فارس هم مهاجرت کردند ،ما چند گونه ی ترکی هم داریم،ایل افشار با “گونه ی افشاری” در منطقه بافت هستند و گونه ترکی بچاقچی و چهارگنبدسیرجان هم داریم و گویش مهمی که البته مال استان کرمان نیست اما رواج دارد،گویش(زبان) بلوچی هست.
آنچه که خاص هست و موضوع عرایض بنده هست،گویش طایفه “براهویی” در جنوب استان کرمان هست.براهویی ها در اصل اهل بلوچستان پاکستان هستند،یک نژاد خاص دارند ،نژاد آنها همان نژاد دراویدی های هند است . در سرزمین هند نژاد آریایی داریم که با ایرانی ها یک ملت بودند و در دو_ سه هزار سال قبل از میلاد ،باهم در سرزمینی که در اساطیر به آن “ایرانویچ” می گوییم،زندگی می کردند و بعدا از هم مجزا می شوند و بخشی به ایران و بخشی به هند می روند،این آریایی ها مهمان هستند و در سرزمین هند بومی هایی داشتند که براهویی ها از نسل بومیان هند هستند،در هند آریایی ها و دراویدی ها هنوز هستند و زبان خودشان رو دارند اما در ایران آریایی ها با بومیان طوری آمیخته شدند که بومیان در آریایی ها حل شدند و ما دیگر از بومیان ایران ؛از نژاد و زبانشان هیچی نداریم.
حدود ۶۰۰ سال فبل ،براهویی ها وارد بلوچستان ایران شدند و حدود ۲۰۰ سال قبل در جنوب کرمان ساکن شدند و جمعیتشان حداکثر دو هزار نفر می باشد،در رودبار جنوب در روستای”تم میری(meyri) ” که تپه ای باستانی دارد ،قبرستانیست که اولین کسی که در آنجا دفن شده ،اسمش” مهری” بوده و در آنجا مهری را(میری) تلفظ می کنند ، روستا به این نام مشهور شده و جزو دهستان”آبسردو”هست و براهویی های بسیاری در آنجا زندگی می کنند،براهویی ها در طول تاریخ با قوم بلوچ آمیختگی داشته اند ، در ابتدا مسلمان نبودند و از بلوچها ،
اسلام را گرفته اند و در اصل مذهب اهل تسنن را داشتند .زبان براهویی بسیار از زبانهای دیگر قرض گرفته،بیشترین قرضی که گرفته ،هم در کلمات ،هم در اصوات و هم در قواعد دستوری، از زبان بلوچی گرفته است،امروزه حدود بیست درصد از واژه های زبان براهویی،اصیل هستندو هشتاد درصد دیگر عاریتی هستند که بیشتر منشا بلوچی دارند و در دهه های اخیر، از طریق سوادآموزی و رسانه های جمعی ،
زبان فارسی هم تاثیر گذاشته و واژگان عربی نیز دارند.اما چون بیشتر قواعد دستوری را حفظ کرده اند ، براهویی به صورت یک گویش بلوچی درنیامده و مجزا هست،در رودبارزمین حدود دوقرن هست زندگی می کنند و همین دو قرن باعث تغییرات بسیاری شده،می دانیم وقتی قومی در اقلیت هستند،نیاز به مراوده با اکثریت دارند،بنابراین مجبورند زبان اکثریت را فرا بگیرند،گویش غالب منطقه “رودباری” است،براهویی ها آن را مثل گویش مادری خود،می دانند و به کار می برند،بعد از دویست سال در اغلب مظاهر فرهنگی ،در باورها،عقاید ،پوشش و آداب و رسوم،با رودبار یکسان شده،حتی مذهبشان هم عوض شده ،براهویی های جنوب کرمان،شیعه هستند و اقوامشان در بلوچستان،اهل تسنن هستند و امروزه هیچ تفاوتی با مردم رودبار زمین ندارند و تنها وجه تمایز آنها همان مشخصات ظاهری و نژادی هست،از آنجا که ازدواج های آنها درون قومی هست،از نظر ظاهری هم خالص مانده اند و تنها وجه تمایزشان همین گویش آنهاهست.یک عاملی که باعث تغییراتی در گویش براهویی شده است،زبان فارسی است،علاوه براینکه گویش رودباری را می دانند ،
زبان فارسی و براهویی را هم می دانند،براهویی ها سه زبانه و بر هر سه مسلط هستند.
اینجا بحثی پیش می آید که؛این براهویی های کرمان که از هم نژادی های یلوچستانی خود جدا شده اند و دویست سال اینجا زندگی کرده اند،با تاثیراتی که از بومی های منطقه گرفته اند،با اقوامشان در بلوچستان تفاوت هایی پیدا کرده اند و این ایده ی اولیه تحقیق بنده بود و همین فرضبه هم اثبات شد،این تفاوت ها ،هم در سطح آوایی هستند،هم واژگانی ، هم صرفی و نحوی.
در هندوستان بیشتر به زبانهایی صحبت می کنند که درواقع هم خانواده با زبان فارسی و زبان های ایرانی هستند؛یعنی به زبانهایی که از زبان سنسکریت منشعب شده اند،مانند زبانهای هندی،بنگالی و اردو .بخشی از هندی ها به زبانی غیراز “هند و اروپایی ” صحبت می کنند،بعنی به زبان “دراویدی”. دراویدی یک خانواده زبانی هست،بعنی مجموعه ای از چند زبان که یک اصل مشترک دارند،زبانهای دراویدی، تامیلی،تلوگو،کانارا و مالامایم هستند و زبان براهویی باقی مانده ای از آنهاست،فرق براهویی با دیگر زبان ها اینست که از این خانواده جدا شده و عضوی جدامانده از دراویدی هاست که خارج از هند امروزی هست،یعنی در پاکستان و ایران.
در اصل، اسم این زبان شکل های مختلف داشته است، مانند: براهودی،براهوئیدی . وجه تسمیه اش هم ظاهرا این هست که چون هندی ها مسلمان نبودند و براهویی ها دین اسلام را پذیرفته اند و از آنجا که دین اسلام ،بک دین ابراهیمی است و لفظ “ابراهیم ” را
” براهیم” تلفظ می کردند همانگونه که اکنون هم در رودبار به همین صورت تلفظ می شود.
دراویدی شمالی متقدم که دو شاخه از آن منشعب می شود،یکی براهویی متقدم که اکنون نیست و منشا براهویی امروز هست و یکی دیگر هم کوروخ مالتویی متقدم که امروزه دو زبان”مالتو” و “اوراون” ازش داریم.گفته می شود جمعیت براهویی ها در کل جهان،چهار میلیون و دویست هزار نفر می باشند و دروافع براهویی ها خیلی بیشتر از این هستند،اما این جهارمیلیون به زبان براهویی صحبت می کنند،بسیاری از براهویی ها ،بلوچی صحبت می کنند و خودشان را بلوچ می دانند و حتی از نظر نژادی، خودشان را مجزا نمی دانند که بیشتر آنها در ایالت بلوچستان پاکستان و در کویته،صاحب کتاب ، انتشارات و روزنامه هستند،این براهویی امروز هم دارای سه گویش هست:سراوانی،جهلوانی و کلاتی.
سپس آقای دکتر مطلبی به بحث تخصصی در باره ی نظام آوایی زبان براهویی پرداختند.
در پایان نشست نیز به پرسش های شرکت کنندگان،پاسخ دادند و آقایان دکتر نصرتی،رفعتی،فتح نجات،سبزه صادقی و شجاعی هم نظرات خود را مطرح نمودند.