به مناسبت هجدهم تیرماه روز ادبیات کودکان و نوجوانان؛
توسط: لوار ما
تاریخ: تیر 18, 1402 زمان انتشار: ۱۱:۳۶ ق٫ظ کد خبر: 15879

ادبیات کودک، حوزه‌ی حساس فرهنگ و هنر

یادداشت: حسین سبزه‌صادقی

لالا لالا کنم لالا به جونت
الهی کور بگردن دشمنونت
لالا لالا کنم خوابت بیایه
بزرگ شی مادرت یادت بیایه
لالا لالا کنم لالا همیشه
پلنگ در کوه و آهو کنج بیشه
لالا لالا کنم تا زنده باشی
غلام حضرت معصومه باشی

دوست ارجمندم جناب احسان احمدی مدیرمسئول نشریه وزین روشنفکری از من خواستند که یادداشتی پیرامون ادبیات کودک بنویسم، اولین چیزی که به ذهنم متبادر شد شعری بود که برای مادرم نوشته‌ام:
«یک لالایی دلنشين، لای موهایم گیر افتاده است / موهایم را شانه نمی‌زنم / می‌ترسم صدایت خراش بردارد»

ادبیات کودک در جان آدمی با اولین لالایی که برای آرام گرفتن و به‌خواب رفتن در گوش نوزاد زمزمه می‌شود، حضورش را آغاز می‌کند، اگرچه نوزاد از لالایی جز ملودی و طنینی آرامبخش که در تونالیته صدای لالایی‌خوان مستتر است و او را به مستی خواب می‌برد، چیزی نمی‌گیرد و مفهوم کلمات را نمی‌داند اما ناخودآگاهش شروع و رسوب ادبیات کودک را پذیراست؛ ظرف ذهنی خالی که پا به دنیایی تازه گذاشته و حواسی که چون سنسوری حساس هر آنچه در پیرامونش اتفاق می‌افتد جذب می‌کند .
نوزاد کم‌کم با لالایی‌هایی که به آن‌ها خو گرفته بزرگ‌تر می‌شود و به زبان که آمد و قدری به درک مفهوم کلمات رسید، افسانه‌خوانی و قصه‌های شاه و پری و… می‌شوند جزیی از ابزارهای دلنشين سرگرم‌سازی، آموزش‌پذیری و در نهایت جامعه‌پذیری‌اش.
تا دو سه قرن پیش کودکی مفهومی دیگر داشت، آموزش رسمی چندانی در جهان کودکی وجود نداشت و اگر هم بود اختصاصی و مخصوص کودکان طبقه‌ی حاکم و متمول بود .
کودک خیلی زود، پیش از آ‌ن‌که طعم آموزش، بازی و شیرینی ادبیات کودک را بچشد، پا به دنیای بزرگسالی، کار و… می‌گذاشت و ساختار زندگی، دنیای کودکی را از بودن و زیستش حذف می‌کرد .
ادبیات کودک که در گذر زمان بیشتر جنبه آموزشی داشته و در حوزه ادبیات تعلیمی تعریف می‌شده، کمتر به‌عنوان ادبیات از جنس هنر که تلفیق عاطفه، اندیشه، موسیقی و… بر بستر اتفاق در زبان است، مورد توجه قرار گرفته، اما در یکی دو قرن اخیر پس از انقلاب صنعتی که جهان و زیست آدمی سمت و سویی دیگر گرفت، مفهوم کودکی نیز تعریفی دیگر پیدا کرد و حقوق کودکی شکل گرفت و ادبیات کودک هم جدی‌تر گرفته شد. چنان‌که حتی به‌عنوان رشته‌ای دانشگاهی در برخی از دانشگاه‌های جهان آموزش داده می‌شود و در کشور ما هم در دانشگاه شیراز به عنوان یک گرایش مجزا تدریس می‌شود و پژوهش‌های ادبی در این حوزه نیز جان گرفته‌اند .
امروز مهدکودک‌ها، مدارس و رسانه‌های کودک و همه بخش‌های فعال رسمی و غیررسمی کودک بدون ادبیات کودک معنا پیدا نمی‌کنند.
در دنیای معاصر کتاب‌های ادبیات کودک رونق‌بخش حوزه نشرند و سهم بسزایی در شکل‌گیری شخصیت و هویت کودکان ایفا می‌کنند و شاعران و نویسندگان زیادی در این حوزه به آفرینش‌گری مشغولند.
هر چند به قول مولانا: «چون که با کودک سر و کارت فتاد / هم زبان کودکان باید گشاد»، نوشتن و سرودن برای کودک کاری بسیار دشوار است و با توجه به حساسیت این گروه و در هر جامعه‌ای با توجه به هنجارها، بایدها و نبایدها و شرایط فرهنگی حاکم بر آن، آفرینش‌گران این مجال کاری سخت را در پیش رو دارند، اما ادبیات کودک یکی از مهم‌ترین بخش‌های فرهنگ و هنر است که توجه جدی به آن، ساختن آینده بهتر و روشن‌تر آن جامعه را در پی دارد.
برای تولیدکنندگان و جامعه هدف این حوزه دلنشين، آرزوی موفقیت بیش از پیش داریم.

منتشر شده در شماره ۱۴۷ نشریه روشنفکری – ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲