نامه یک سرباز به نویسنده و شاعر جیرفتی
سرباز وظیفه، بهزاد خان میرزایی از یگان تکاوری ۱۱۵امام جواد (ع) زهکلوت رودبار جنوب به سهراب براهام نویسنده و شاعر جیرفتی نامه نوشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لوار ما، متن نامه سرباز وفادار وطن که به دست خبرنگار ما رسیده است ، به شرح ذیل می باشد.
به نام خالق هستی
جناب سهراب براهام عزیز
سلام علیکم
کتاب ارزشمند جنابعالی به دستم رسید.
بعد از مطالعه رمان دلنشین شما می خواستم تماس بگیرم و تلفنی بابت هدیه خوبتان تشکر کنم، اما پس از کمی تامل، نگارش نامه را با اهل قلم به ادب نزدیک تر یافتم.
دوستی با پسر بزرگوار شما نادر عزیز برایم خوبی هایی داشته که آشنایی با شما و آثارتان بهترین آنهاست . راستش را بخواهید پیش از این کتاب ها و رمان های زیادی را مطالعه کرده بودم ، تازگی هم به تاریخ منطقه جنوب کرمان علاقمندم، اما به جز یکی دو کتاب داستان دیگری را از این منطقه و یا نویسنده ای که اهل این منطقه باشد نخوانده بودم، فکر می کنم باید به خاطر عدم آشنایی زودتر با شما و آثارتان عذر خواهی کنم .
هر چند سیستم آموزش و تربیت ما به گونه ای هست که برای علاقه به هنر و ادبیات و کتابخوانی خصوصاً رمان و داستان و شعر حقیقتاً باید یاغی باشی تا از قالب دیکته شده ای که به اسم آموزش و تربیت یاد می دهند رها شوی؛ چه برسد به اینکه بتوانی آثار ارزشمند نویسندگانی را بخوانی که هیچ نهاد و سازمانی خود را موظف به شناساندن آن ها به مردم نمی داند، و بگذریم.
کتاب غلامحسین یاغی در این روزهای سربازی به دستم رسید طعم و لذت کتاب شما برایم مثل لذت یک بشقاب رطب خرمای مرداسنگ، سرخال کنار یک کاسه دوغ آغشته به نعنا که مادرم پس از یک روز کاری در باغ برایم آماده کرده باشد، می ماند .
(و چه شیرین است اهل کتاب بودن)
از لابلای خاطرات پدرم که سالها زندگی عشایری را در مهاجرت اشرار و یاغی ها تجربه کرده بود یافتم که آدمی به اعتبار کلمات و برچسب ها نباید قضاوت شود و یک انسان که بر چسب یاغی و اشرار و شورشی … خورده است ، چگونه می تواند یک آزاده و جوانمرد باشد . که البته یاغی گری را هرکسی به معنایی تعبیر می کند، آنچه مهم هست آیندگان است که چگونه ما را قضاوت کنند.
و شما چه خوب این مفهوم را در کتابتان به نمایش گذاشته بودید، کتاب شما ریشه یابی هایی دقیق از آسیب های فرهنگی و اجتماعی مردم منطقه در کنار اطلاعات مفیدی از تاریخ و آداب و رسوم جامعه محلی ما را داشت، که نشان از شناخت خوب منطقه و مطالعه کافی شما در این زمینه می باشد .
تاثیر گذاری آب رودخانه هلیل در زندگی مردم، سنت ها وآداب ورسومات و مراسمات شادی وعزا وضرب المثل ها و آنچه به کلان تمدن ختم میشود بی آنکه احساسی از دخالت وطرفداری نویسنده در کار باشد را به خوبی به تصویر کشیده بودید و در معنا، تحلیلی از آموختن، یادآوری و معرفی کردن بود، بی آنکه به اصل داستان صدمه زده باشد.
از سویی بی طرفانه راه و صدمات یاغی گری و لذت شیرین امنیت را فهمانده بودید که سراسر درس بود و آموختیم وامیدواریم بازهم بتوانم به زودی بقیه آثار شما را تهیه و مطالعه نمایم .
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا
چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وعظ کجا، نغمهٔ رباب کجا
(حافظ)
با احترام وارادت سرباز وظیفه:« بهزاد خان میرزایی، یگان تکاوری ۱۱۵امام جواد (ع) زهکلوت»