موزه بزرگ باستان شناسی جیرفت حکایتی غم انگیز از کلنگ زدن های غیرمتعهدانه/ تصویر
سرنوشت موزه بزرگ باستان شناسی جیرفت نیز مانند شماری از آثار و اشیای باستانی حوزه هلیل رود گویای حکایتی غم انگیز از کلنگ زدن های غیرمتهدانه و بی رحمانه به ریشه ی مردم این خطه دارد. حالا آرزو می کنم که ای کاش سیل سهمگین دهه گذشته گوهرهای قیمتی سینه خاک را برملا نمی ساخت و ما را از افتخار میزبانی آثار و اشیای این تمدن غنی و حیرت انگیز برخوردار نمی کرد تا حداقل این گونه شاهد نابودیشان در انبار موزه ها. منتقل کردنشان به دیگر شهرها و جدا شدنشان از این دیار نبودیم. اینان که پیش تر نیز به وسیله بیل و کلنگ و تیشه غارتگران و سوداگران آثار فرهنگی از دل خاک بیرون کشیده شده و از بافت اصلی خود به روش غیرعلمی جدا شده اند و فرصت های غنی مطالعاتی را که اشیا در محل اصلی پیدایشان داشته اند از دست داده اند دیگر سزاوار جابه جایی دوباره از سرزمینشان نمی باشند. در شهر جیرفت که می گذری گودالی عمیق با ابعادی بزرگ خودنمایی می کند. گودالی به عمق ۱۳ متر که قرار بود نوید بخش اتفاق خوبی برای ساکنین این شهرستان باشد اما تمام عظمت و خوبی هایش در همان گودال عمیقش دفن شد. با تحقیق و بررسی پی می بریم که این گودال که حالا به زباله دانی تبدیل شده در واقع متعلق به موزه بزرگ جیرفت است که قرار بود براساس آخرین طرحش در زمینی به مساحت ۱۲۰۰۰ مترمربع با زیربنای ۳۰۰۰ مترمربع در چهار فاز با اعتبار ۱۲میلیارد تومان ساخته شود. پروژه ای که مصوبه مردادماه سال ۱۳۸۴ بوده و برای اولین بار کلنگ آن در سال ۱۳۹۰ به زمین خورده بود. از آن تاریخ تا به امروز هفت سال است که این کلنگ همچنان شرمنده رهگذرانی است که دل به عمق ضربه های کارییش در خاک و جای سپردنش به روبان افتتاح پروژه بودند. حال این سوال نیز پیش می آید که اگر چنین آثار پرمایه و کم نظیر متعلق به یک نقطه دیگر از استان کرمان مثلا شمال آن می بود چگونه و در چه مکانی از آن ها نگه داری می کردند و مسولین استانی و بومی حاضر بودند برای آن ها چقدر هزینه کنند؟ پرسش هایی از این قبیل ذهنم را به این باور می رساند که ای کاش هلیل رود از سیرجان و رفسنجان می گذشت! چون این روزا به نظر می رسد مسولین فعال و دلسوزتری نسبت به جنوب استان دارند و گام های پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری می پیمایند. این درحالی است که بستر خشک روخانه هلیل رود و سرزمین تفتیده و کم توان سهم مردم جنوب کرمان است. فضاهای جمعی کارکردهای متنوعی در شهر دارند که یکی از مهم ترین این کارکردها تقویت هویت جمعی و حس تعلق به مکان در میان شهروندان است. این کارکرد زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که به این نکته پی ببریم که یکی از چالش های اساسی کشورهای در حال توسعه در برخورد با پدیده جهانی شدن و مواجه با فرهنگ جدید از خودبیگانگی فرهنگی و بحران هویتی است. یکی از مکان های مذکور موزه ها هستند. موزه هایی که در دنیای امروز دارای کارکردهای مختلفی هستند که وجود آثار و اشیای تاریخی در دوره ها و شیوه های متفاوت فرم بناهایشان. نگه داری اشیا و دکوراسیون داخلی آن ها. سبک آموزش و انتقال اطلاعات آثارشان این مکان ها را برای مخاطبان. هنرمندان و دیگر اقشار مردم جالب کرده است. براساس رویکردهای آموزش در موزه (کنش متقابل) این مکان واجد خصوصیاتی است که آن را به عنوان کاتالیزور (عامل شتاب دهنده) جامعه و مرکزی برای کشف مسایل اجتماعی برای بازدیدکننده تبدیل می کند. موزه ی کنونی جیرفت که رسانه ها و بازدیدکنندگان لز آن به عنوان (موزه کوچک و باارزش) یاد می کنند در فضای کم خود قریب به ۵۰۰ شی نفیس با نقوش پر رمز و راز که عمدتا مربوط به حوزه هلیل رود و شهر قدیم اسلامی جیرفت(دقیانوس) می باشند را در خود جای داده است. هم اکنون وضع نگه داری این آثار بسیار نگران کننده است. علاوه بر طغیان رودخانه کنار موزه که از گذشته نیز به دیورود معروف بوده می توان از امنیت نامناسب این موزه که دارای فضای کوچکی هم می باشد به عنوان نقاط ضعف این مکان یاد کرد. یادگیری در موزه فرآیندی حاصل از سه تعامل بافت(موزه). شی و بازدیدکننده است که از طریق آموزش و بسترسازی مناسب رخ می دهد. علی رغم بازدید فراوانی که خصوصا در برخی از ایام سال از این مکان انجام می شود سایر عوامل آموزش در این موزه مغفول مانده اند. این در حالی است که تحقیقات ثابت کرده است برای استحکام. زیباسازی و امنیت هرچه بیشتر آثار موجود در موزه ها هر هزینه ای را متقبل شویم با توجه به این که به خوبی این هزینه ها می تواند مردم را از نقاط مختلف جهان به موزه ها کشانده و گردشگری آن منطقه را متحول کند و درآمد سرشاری را نصیب آن ناحیه گرداند از مطلوبیت بالایی برخوردار می باشد. پس باید قبول کنیم که تخصیص هر میزان بودجه برای احداث یک موزه مستحکم و جذاب هزینه نبوده بلکه یک سرمایه گذاری با سودآوری بلندمدت به شمار می رود. این سرمایه گذاری مطلوب و بلندمدت در امنیت پایدار یک منطقه نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مورد اخیر زمانی بیشتر به چشم می آید که به گفته رییس دادگستری شهرستان جیرفت امنیت در حال حاضر در جیرفت پایدار نیست و بستگی به وضعیت و شرایط اقتصادی این شهرستان و برنامه ریزی و بسترسازی بنیادین و اصولی در این منطقه دارد. ساخت و تکمیل موزه ی جیرفت می تواند به تقویت تمامی مولفه های ذکر شده توسط رییس دادگستری جیرفت بینجامد.فعالیت های میدانی باستان شناختی دهه هشتاد شمسی در پی غارت گری هایی آغاز گردید که پس از طغیان بزرگ رود هلیل صورت گرفت. متآسفانه بیدار شدن مقامات محلی و مسولین سازمان میراث فرهنگی کشور و اقدامات نیروهای انتظامی و نظامی در جلوگیری از تخریب های فرهنگی وحشتناک و کم نظیر در نوع خود در تاریخ معاصر کمابیش هجده ماه به درازا کشید و طی آن هزاران هزار اثر هنری بی مانندی که بیان تصویری بخشی از درخشان ترین مرحله در تاریخ نیاکان پر افتخار سرزمینمان در سپید دم عصر مفرغ در سده های آغازین هزاره سوم قبل از میلاد به شمار می رفت از کشور خارج و در بازار اشیای عتیقه بین المللی با قیمت های سرسام آور به معرض فروش گذاشته شد. امیدوارم این بار مسولین کشوری و محلی زودتر بیدار شوند و زخم عمیق دیگری بر پیکر فرهنگ و تمدن این مرز و بوم به جای نگذارند.
به امید بریدن روبان افتتاحش…
علیرضا امیرتیموری
کارشناس ارشد باستان شناسی