مجله ای که در زادگاه خود مورد حمایت قرار نمی گیرد/ تصاویر+جزئیات
مراسم رونمایی از شماره4تنها مجله خصوصی تئاتر ایران که از استان کرمان منتشر می شود در خانه گفتمان و در غیاب مدیران فرهنگی استان برگزار شد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لوار، مجله تخصصی تئاتر “نمایششناخت” که به سردبیری آقای نظر احمدی و با مشاوره پروفسور فرهاد ناظرزاده کرمان،پروفسور حسین اسماعیلی،دکتر امیرکاوس بالازاده و دکتر سعید فرهودی منتشرمیشود در مدت کوتاه فعالیت خود آنقدر موفق بوده که امسال انجمن منتقدان،پژوهشگران و نویسندگان خانه تئاتر جایزه نخست خود را به سردبیر این نشریه وزین اهدا نمود.
شماره۴فصلنامه نمایششناخت در ۱۱۰صفحه و به مبلغ۲۵۰۰۰تومان در کتابفروشیهای سراسر کشور در دسترس علاقمندان است.
همچنین شایان ذکر است که در شماره مذکور آثار و گفتاری از دکتر فرهاد ناظرزاده،دکترجمشید ملکپور،دکتر مسعود دلخواه،دکتر هلن اولیایینیا و…به چشم میخورد.
این مجله فاخر علیرغم اقبالی که در پایتخت داشته چندان در زادگاه خود مورد حمایت قرار نگرفته و این امر توسط اکثر سخنرانان مراسم رونمایی این مجله در کرمان مورد انتقاد قرار گرفته و مطرح شدکه در ادامه به گزارش این نشست خواهیم پرداخت.و اما استاد اسدالهی متخلص به”شعلهکرمانی”نویسنده،شاعر و پژوهشگر سرشناس، نخستین شخصیتی بود که توسط مجری برنامه به جایگاه دعوت شد.ایشان که بنا بود در مراسم بزرگداشت دکتر ناظرزاده کرمانی- که دو روز پیش یعنی روز سه شنبه۱۸مهرماه در شهر کرمان برگزار شده بود- به ایراد سخنرانی بپردازد اما به علت کسالت این امر میسر نشده بود در این جلسه مجال را غنیمت شمرده و در ابتدا به نقل چند خاطره از دکتر ناظرزاده کرمانی پرداختند و در ادامه گفتههای خود یادآور شدند که دو شخصیت ماندگار کرمانی آقایان سعید نفیسی و احمدناظرزاده کرمانی هر دو به شکل گمنام در شهر تهران به خاک سپرده شده اند و کمتر کسی از محل دقیق دفن این بزرگان اطلاع دارد و افزودند که مدفن استاد نفیسی در قلب تهران و در محلی به نام مزارآقا و آرمگاه استاد ناظرزاده در جوار شیخ صدوق و بر روی صحن ابن بابویه قراردارد .ایشان در خاتمه ضمن تبریک به دست اندرکاران این مجله به قرائت یکی از غزلهای زندهیاد احمد ناظرزاده پرداختند.
دومین سخنران این مراسم روزنامه نگار کهنهکار استان آقای حسین ذکایی کوهبنانی بود که سخنانش را اینگونه آغاز نمود :دوستت عزیزم آقای نظر احمدی با توجه به اینکه فعالیت اصلی و تحصیلات بنده در حوزه روزنامه نگاری است خواستند تا چند دقیقهای درباره این نشریه صحبت کنم.وی در ادامه افزود متاسفانه بخش اداری فرهنگ و هنر در کرمان تنها به خودش می پردازد و عملا در حوزه حمایت از هنر کاری از آن بر نمی آید آنهم علرغم آنکه در این زمینه وظایف روشنی دارند.
سپس ایشان خاطر نشان کردند که من دوست د اشتم در این جلسه حداقل دوستانی از اداره ارشاد حضور داشتند و سوال می کردم چرا حالا که فردی به تنهایی نشریهای درآورده که می تواند آبروی کرمان در حوزه تئاترباشد هیچگونه حمایتی از آن صورت نمی گیرد؟
ذکایی افزود من وقتی که فهمیدم آقای احمدی این چهار شماره را بدون حمایت خاصی درآورده اند واقعا شگفت زده شدم و اطمینان دارم در ادامه نیز آقایان حتی یک تماس هم برای تشکر با ایشان نمی گیرند و در نهایت او چند شماره دیگر منتشر کرده و احتمالا مجله برای همیشه بسته می شود.در ادامه ایشان یادآور شدند که واقعا مدیران فرهنگی کرمان باید کاری انجام بدهند،این بودجه های میلیاردی که می آید در کجا هزینه می شود؟چه جایی مهم تر از اینجا؟چرا زمینه ای برای تداوم این کار بزرگ فراهم نمی کنند؟.آنهم در حوزه تئاتر که کاملا یک هنر جدی می باشد و رابطه هنری غرب با ما از راه همین صورت می گیرد.ذکایی در خاتمه سخنان خود گفت واقعا با این وضع بعید می دانم کاری جدی برای فرهنگ و هنر این شهر انجام بگیرد.
پس از آقایی ذکایی نوبت به پیشکسوت تئاتر کرمان استاد ثانی رسید که به ایراد سخنرانی بپردازند.مجری مراسم ضمن دعوت از این چهره تاثیرگذار تئاتر کرمان یادآور شد که کمتر کسی است که در تئاتر کرمان کار کرده و شاگرد استاد نبوده باشد.
و اما استاد سخنان خود را با خوانش بخشی از یک سروده بلند از شاعر کرمانی آقای محمدعلی ثانی آغاز نمود،بخشی از این شعر که به واقعه قتل مشتاق علیشاه و فراز و فرودهای تاریخ کرمان می پرداخت.
ایشان در ادامه افزودند که آقای احمدی از من خواسته اند تا پیرامون نقش رسانه در تئاتر صحبت کنم.اما من نمیخواهم به شکل تخصصی بحث کرده بلکه میخواهم کمی با شما درد دل کنم و تنها دریافت و تجربه خودم را با شما در میان بگذارم.
استاد ثانی صحبتهای خود در این زمینه را با معنی نمودن لغت رسانه شروع کرده و یادآور شدند در لغت نامه دهخدا رسانه به معنای وسیله انتقال دهنده است و آنچه اهمیت دارد نوع این انتقال می باشد چرا که رسانه هم می تواند مضر باشد و هم بسیار مثمر ثمر.
سپس ایشان افزودند در گذشته مثلا حدود شصت سال پیش در جای جای کرمان دهها نمایشنامه شادیاور به مناسبت اعیاد ملی،مراسم عروسی و ختنه سوران و غیره به نمایش در می آمد به طوری که در خانه ها روی حوض ها تخته ای می انداختند و اصطلاحا به اجرای مراسم روحوضی می پرداختند و همینطور نمونه مذهبی این نمایشها را داشتیم که در تکایا اجرا می شدند و اما نکته جالب این بود که بدون هیچ تبلیغاتی برای دیدن این نمایش ها مردم از در و دیوار هجوم می آوردند،مگردر قدیم کدام رسانه بود؟واتساپ و تلگرام؟ پوستر و بنر و پلاکارد ؟یا اینترنت ؟خیر هیچکدام از اینها نبود بلکه این جذبه،شوق و عشق بود که همه آدمها را دور هم جمع می کرد و باور کنید اگر اینها نباشد کاری از هیچ رسانه ای برنمی اید. کدام رسانه می گفت که امروز در فلان قهوخانه مراسم است که ما ظهر از مدرسه با عشق و هیجان می آمدیم برای دیدن پرده خوانی و نقالی؟در همین ایام نقالی بود که یک پای او می شلید و من در عالم بچگی دوست داشتم یک پایم لنگ بود اما مثل او می خواندم و نقالی می کردم.واقعا این شوق از کجا می آمد؟ ولی همین دو روز پیش چرا اکثر تئاتری ها در مراسم نکوداشت آقای ناظرزاده حضور نداشتند؟استاد ثانی در ادامه با توجه با سخنان ذکر شده خاظر نشان نمودند که رسانه باید در مردم و هنرمندان ایجاد شوق نماید و کارکرد مثبتی داشته باشد نه اینکه چون اینستاگرام به هیچ دردی نخورد و تنها وقت آدم ها را زایل کند.متاسفانه امروزه بسیاری از رسانه ها در حال تخریب فرهنگ والا و چندین هزارساله ما هستند.این پیشکسوت تئاتر کرمان در خاتمه تصریح نمودند مجلهای که در رونمایی آن حاضر شده ایم خوشبختانه نمایش را با شناخت همراه نموده و از یاد نبریم که همه چیز از شناخت شروع می شود .استاد ثانی ادامه دادند که من از آقای احمدی تشکر می کنم ، واقعا جای چنین مجله ای در فضای رسانه ای ما خالی بود و امیدوارم که جوانان ما به درستی از ابزار رسانه استفاده کنند
در ادامه مراسم خانم افشار ضمن توضیحاتی پیرامون مکان تاریخیای که برنامه رونمایی در آن برگزار میشد از استاد پهلوان درخواست نمود تا دقایقی به اجرای آواز سنتی بپردازند و پس از حضور این خواننده حرفهای و شاگرد استاد شجریان در جایگاه و قرائت آوازی در دستگاه شور نوبت بهسخنران بعدی مراسم دکتر امیرکاوس بالازاده رسید که از تهران برای ایراد سخنرانی در این مراسم دعوت شده بود،استاد بالازاده که توسط مجری برنامه با عناوین استاد دانشگاه تهران،عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مرکز،نویسنده،پژوهشگر و تاریخدان معرفی شد.دکتر بالازاده با تاکید بر این نکته که قرار بود آقای فرهودی هم اینجا حضور داشته باشند و این امر به علت کسالت ایشان میسر نشد.
سخنانش را چنین آغاز نمود:امروز به دعوت آقای نظر احمدی دوست عزیزم که در گذشته دانشجوی من بود وحالا خودش استاد است در اینجا و در کنار شما برای رونمایی از شماره جدید مجله نمایش شناخت حاضر شده ام.ایشان در ادامه افزود که کار نظر احمدی دقیقا آدم را یاد این بیت می اندازد که بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد،ولی این گل بیچاره وقتی حاصل می شودتازه اول گرفتاری باغبان است،یادم می آید وقتی ایشان ایده تاسیس این مجله راداشتند راجع به اسم آن با هم بحث کردیم،و من نام نمایش شناخت را پیشتهاد دادم، چراکه موضوع شناخت یک جنبه جدی است .رئیس سابق دانشکده هنر و معماری در ادامه ضمن نقد شرایط فرهنگی و هنری امروز خاطر نشان نمود اگر فرهنگ ایران در یک دوره متحول شد به خاطر وجود مراکزی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود،شما در آنجا می توانستید ذوق تان را پرورش بدهید،درکلاس های مجانی سینما،تئاتر،نقاشی و.. شرکت کنید،کتاب بخوانید و شطرنج بازی کنید،و اما الان اینها کجاست؟پس طبیعی است که بچه ها و بزرگترها از کتاب فاصله می گیرند،من دو پسر محصل دارم و وقتی کتاب درسییشان را نگاه می کنم گریه ام می گیرد،باور کنید یک شعر از شعرای متقدم در این کتاب ها نیست اما در عوض تا دلتان بخواهد پر است از شعرهای مداحی ی درجه سه،و برای همین بچه ها علاقه ای ندارند تا کتاب فارسی را باز کنند،متاسفانه سیستم آموزشی ما باید از زیربنا متحول شود،دکتر بالازاده در فرازهای دیگری از سخنان خود تاکید کردند اگر بخواهید چنین نشریاتی پا بگیرند باید به شکل جدی از آنها حمایت کنیم،فردی بدون هیچ پشتوانه دولتی همتی کرده و این نشریه را بنا نهاده،و من چون خودم روزنامه نگار بودهام میدانم چقدر کار دشواری است ،واقعا داستان روزنامه نگاری در ایران قصه پرغصه ای است، وقتی قلم به دست میگیری باید به هزار چیز فکر کنی،آن وقت چنین نشریه ای،در چنین وضعیتی به میدان آمده اما از آن حمایت نمی شود، وقتی کسی چنین فداکاریی ای می کند انهم در شهرستان-البته این نشریه سراسری است اما اقای احمدی به هر حال در شهر کرمان این کار را می کند-باید این فداکاری را پاس داشت دیروز در فرودگاه و به هنگامه برگشت آقای دکتر ناظرزاده کرمانی که تازه خود از مولفان این نشریه است و بایستی تعداد از تیراژ مجله را به عنوان حق التالیف بگیرد اما با اصرارچندین جلد از این مجله را به خاطر بحث حمایت از آن خریداری کرد.این استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت آقای احمدی خواسته بود من راجع به تاریخ نشریات تئاتری در ایران صحبت کنم و اما من هر چه در مسیر آمدن به اینجا حساب کردم دیدم که در این صد سال گذشته تعداد نشریات تئاتری ما به انگشتان دو دست نمی رسد.یعنی از مشروطه تا الان.و جالب تر اینکه مثلا همین نشریه دولتی نمایش۳۴ که به شکل ماهیانه چاپ میشود تمام شمارگانش از نظر کیفی به همان۴شمارهای که دکتر مهدی فروغ در سال۳۴منتشر کرده نمیرسد و این واقعا دردناک است.دکتربالازاده در جمعبندی صحبتهای خود خاطر نشان نمود باید از نشریات خصوصی حمایت کرد و مهمتر آنها را مطالعه کرد و گرنه در آینده هم همین بلایی سرمان خواهد آمد که اکنون آمده است
و اما سخنران پایانی این مراسم آقای نظر احمدی بود که ضمن تشکر و عرض خیر مقدم به مدعوین و سخنرانان جلسه و پوزش بابت عدم حضور دکتر فرهودی به علت کسالت شدید و آرزوی بهبودی برای ایشان که از مفاخر تئاتر کشور محسوب میشوند صحبت های خود را با گلایه از مدیران فرهنگی آغاز نمود و در ادامه تصریح کردکه اگر چنین اتفاقی در هر استان دیگری افتاده بود سیلی از حمایت ها به سمت بانیان آن سرازیر می شد و با توجه به اینکه این فصلنامه تنها رسانه مستقل تئاتر ایران است افزود چنانکه میدانیم مهمترین کارویژه تئاتر دیالوگ است و گفتگو اساس دموکراسی را تشکیل می دهد پس برای توسعه یک جامعه چه از لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی تئاتر نقشی کلیدی دارد و از آنجا که تئاتر هنری است که همیشه در همه زمان ها تنها با حمایت دولت سرپا بوده و این امر را می توان چه در یونان باستان و چه در دوران رنسانس مشاهده نمود لذا حمایت دولتی امری مهم است اما به قول فیلسوف معاصر فرانسوی الن بدیو تئاتر از فرط تعلق به دولت چیزی ندارد که درباره آن بگوید یعنی در جوامع پیشرفته دولت ها از تئاتر حمایت می کنند تا به نقد جامعه و دولت بپردازند اما در ایران دولت در قبال حمایت خود از یک رسانه می خواهد به نوعی تبدیل به تریبون دولت بشود ویا فلان مسئول دولتی می خواهد که رسانه نقش روابط عمومی اداره متبوعه او را بازی کند که متاسفانه با این شرایط چیزی به پیش نمی رود.
همچنین ایشان یادآور شدند که نشریات تئاتری در ایران هرگز سرنوشت درخشانی نداشته اند گر چه روزنامه نگاری تئاتر در اینجا سابقه ای دیرینه دارد و بنیان گذاری نخستین نشریه تئاتر به صد و اندی سال پیش برمی گردد و اتفاقا ما کرمانی ها در این زمینه به نوعی پیشتاز بوده ایم چنانکه آقا خان کرمانی از نخستین روشنفکرانی است که از این امکان در جهت پیشبرد مقاصد سیاسی و اجتماعی خود استفاده نموده اما برغم این پیشینه غنی اکثر نشریات تئاتری سر زا رفته اند و بیش از چند شماره دوام نیاورده اند. انگار وقتی که در غائله به توپ بسته شدن مجلس ملی که در این اتفاق دفتر روزنامه تئاتر هم که نزدیک مجلس بود اسیب جدی دید و تمامی اسباب آن به یغما رفت و پرونده مشروطه و تئاتر با هم بسته شد به نوعی تئاتر ژورنالیستی ما نیز دچار نوعی طلسم شد.
باری این اتفاق شوم تا به امروز همچون نفرینی ذست از دامان تئاتر ما برنداشته است و لااقل امیدواریم که ما بتوانیم انتشار این مجله را بیش از چند شماره ادامه بدهیم در پایان احمدی ضمن تشکر از خانم افشار و آقای دکتر افضلی به خاطر میزبانی این حرکت فرهنگی از تعدادی از بزرگان حاضر دعوت نمود تا در مراسم رونمایی از چهارمین شماره فصلنامه تخصصی تئاتر نمایش شناخت در جایگاه حاضر شوند