رسانه نماهای بینام، مدافعان یکشبه شهر!

در روزگاری که فعالیت خبرنگاری، نیازمند مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ثبت در سامانه جامع رسانهها، رعایت اصول اخلاق رسانهای و پاسخگویی حقوقی و قانونی است، پدیدهای عجیب و رو به گسترش در سکوت و بیتفاوتی متولیان فرهنگی در حال رشد است: «رسانه نماهای بینام و نشان».
کافیست فردی، بدون کوچکترین آموزش رسانهای، بدون آشنایی با اصول حرفهای، و مهمتر از همه بدون هیچگونه شناسنامه و هویت رسمی، گروهی در تلگرام یا واتساپ راهاندازی کند و یکشبه خود را “صدای مردم” و “وجدان بیدار شهر” بنامد این افراد که هیچ تعهدی نسبت به حقیقت، اخلاق حرفهای یا قانون ندارند، بی محابا هر آنچه بخواهند منتشر میکنند، بیآنکه کسی پاسخ بخواهد، بیآنکه کسی بپرسد: “شما که هستید؟”
نکته تلخ ماجرا اینجاست که گاه همین رسانه نماهای بیهویت، تریبونهایی میشوند برای تخریب، تحریف ،مجیز گویی،قهرمان سازی و حتی بحرانسازی؛ در حالی که خبرنگار واقعی، که با نام و نشان مشخص مینویسد و در چارچوب قانون حرکت میکند، باید پاسخگوی کوچکترین خطایش باشد و گاه برای یک تیتر یا یک واژه، ساعتها بازجویی را تحمل کند.
این فضای خاکستری، نه تنها شأن حرفه خبرنگاری را زیر سوال میبرد، بلکه اعتماد عمومی به رسانهها را هم تضعیف میکند تا زمانی که نهادهای ناظر، نگاه جدیتری به فضای مجازی نداشته باشند و مرز بین “رسانه واقعی” و “رسانه نما” مشخص نشود، این بیهویتی ادامه خواهد داشت.
اگر قرار است “صدای مردم” شنیده شود، باید از گلوی کسانی باشد که با تعهد، دانش، مجوز و مسئولیت سخن میگویند، نه از پسِ پروفایل های بینامی که فقط یاد گرفته اند جار بزنند.
✍️بهروز محمدی مدیر مسوول نشریه منطقهای استدلال
منتشر شده در شماره ۳۳۶
یکشنبه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۴