تنوع رقصهای آیینی در استان کرمان/ رقص قالی رو به فراموشی / تصاویر
فاطمه نخعی فر – آوید نیوز
واژهی رقص از رخش گرفته شده که رخشیدن خود به معنی نیایش کردن است. تنوع رقصهای آیینی در استان کرمان که همگی فلسفهای داشته و یا نماد مسأله و یا چیزی بودند؛ بسیار زیاد و در تمام استان رایج و متداول بودهاست. به طور کلی مراسم آیینی اقوام ایرانی، موسیقی، داستانها، اسطورهها و حرکات موزون و نمادین خود را دارد و معمولا رقصهای محلی، آیینی و یا فولکلور به عنوان وسیلهای برای بیان خلق شدهاند که از آن جمله میتوان به رقصهای جنگی، حماسی، اعتراضی، عاشقانه، رقصهای کار، مذهبی و رقصهای مخصوص روزهای تعطیل اشاره کرد.
رقصهای فولکلوریک بسیار اجتماعی بوده و ذاتاً برای تفریح هستند. هر ایفاگر رقص عضوی از گروه بزرگی است که بدون توجه به سن، به شرکت کنندگان خرسندی ناشی از موفقیت و مقبولیت را میبخشاید. در این شماره مجله، به بررسی فلسفه حرکتهای موزون و نمادهای اقوام مختلف استان کرمان در رقصهای آیینی در گفتوگو با سید «فواد توحیدی» پژوهشگر موسیقی نواحی، پرداختیم.
فواد توحیدی با بیان اینکه در هیچ استان دیگری تا این حد تنوع در رقصهای آیینی وجود ندارد؛ میگوید: در گذشته در تمام نقاط استان، این نوع رقصهای آیینی وجود داشته است اما امروز در بعضی نقاط استان، این رقصها کمرنگ شده و در برخی نقاط دیگر به همان شیوه رایج است. وی ادامه میدهد: به طور کلی در نقاط جنوبی استان و نقاط شرقی آن مانند«بم، نرماشیر و فهرج» به رقص «چاپ» و در برخی نقاط دیگر «ناچ» گفته میشود و از انواع چاپ میتوان راست چاپ، دست چاپ، یک چاپ، چپچاپ، سه چاپ، تالنگ، سرکنگی، پاآتشی و چوچاپ را نام برد که بیشتر چاپها، نماد کاشت، داشت و برداشت هستند.
توحیدی با اشاره به اینکه مشهورترین حرکات موزن خانمها شامل دستمال بازی، دستمال گردونی، دستمال پرونی و شیهلی بوده است که برخی از این حرکات موزون، امروزه توسط مردان اجرا میشود؛ برخی از انواع رقصهای آیینی رایج زمان حال استان کرمان و فلسفهشان را شامل موارد زیر ذکر میکند:
رقص تالنگ
در این رقص، یکی از پاهای آنها بسته میشود (پا را تا میکنند) و با یک پا میرقصند که نماد جنگجویی است و منظور این است که علیرغم اینکه یک پای فرد تیر خورده و فقط یک پا سالم است؛ با پای سالم خود میجنگد.
چو بازی(چوب بازی)
این رقص مانند رقص سربازی، کابلی و رقص کُشتی، رقصی حماسی است که نماد جنگ و حماسه است و برای آمادگی جسمانی برای مقابله با راهزنها و قبایل مهاجم در مناطق رایج بوده و هست.
رقص دُهُل یا دهُل چرخونی
رقص دهل که به همراه ریم چاردار دهل انجام میشود (حرکات آکروباتیکی که نوازندهی دهل انجام میدهد) برای مثال تسمهی دهل را به گردن خود میاندازد و با چرخش گردن، دهل را دور گردن خود میچرخاند یا دهل را دور کمر خود میچرخاند یا نوازندهی دهل به سرعت میچرخاند و در حال چرخش سریع به همراه صدای سُرنا، ریتم را در دهل نوازیاش حفظ میکند. همچنین از دیگر حرکاتی که انجام میدهد؛ عبور دهل از زیر یک پا و یا گذاشتن دهل روی شانه یا سر خود است.
رقص قالی
رقص قالی از رقصهای منحصر به فرد کرمان است که در تمام نقاط استان حتی شهر کرمان رایج بوده است ولی در حال حاضر فقط در برخی نقاط جنوبی استان (عنبرآباد و جیرفت) به صورت محدود رایج است و فلسفهی آن این است: معمولا گرانبهاترین شیء خانه قالی است و نوازندهی دهل در حرکتی نمادین در حالی که دهل به بدن او متصل است؛ با کمک چند نفر فرشی دستباف را روی سر خود میگیرد و به سرعت میچرخد و در اوج سرعت، قالی را در آسمان رها میکند. قالی بعد از چند دور چرخیدن به زمین میافتد و گرد و خاکی حاصل میشود و زنان شروع به کِل کشیدن میکنند و معنی این حرکت این است که صاحبخانه با ارزشترین شیء خانه را جلوی مهمانها به زمین میزند و فدای قدوم آنها میکند.
رقص خروس
این رقص نماد باروری بوده است. خروس از کلمهی «سروش» گرفته شده است که به معنای بیداری است و خروس چون در سحرها مردم را بیدار میکرده است؛ نماد سروش بوده و از طرفی نماد جنس نر و باروری به حساب میآمده است.
رقص خروس هنوز در منوجان کرمان مرسوم است و طی آن نوازندهی سرنا و دهل، دامنی مشکی میپوشد که بر روی آن خطوط رنگی وجود دارد و با تعداد زیادی پارچه یا شال دُمی مانند خروس برای خود درست میکند. همچنین کمربندی زنگولهدار به کمر میبندد تا بتواند با تکان دادن کمر، صدای زنگداری را ایجاد کند و در حال سرنا و دهل زدن، حرکاتی مانند خروس انجام میدهد.
رقص مجسمه
رقصی است که نوازندگان در حال نواختن هستند و بدون اینکه رقصنده متوجه شود؛ با اشاره نوازندهی سرنا، ناگهان آهنگ قطع میشود و رقصنده باید بلافاصله سرجای خود مثل مجسمه بایستد و اگر حرکت کند؛ بازنده محسوب میشود و از دور رقصندگان خارج میشود.
رقص کُشتی
نوعی کشتی حماسی است که همراه با ملودی نوازندگان، با رجز خواندن شروع میشود و بعد کشتیگیران کشتی میگیرند و معمولا یکی از کشتیگیران دیگری را روی دستهای خود میگیرد و میچرخاند و به زمین میکوباند. تمام این حرکات با تغییر ملودی و ریتم انجام میشود و فردی که روی زمین افتاده خود را به مُردن میزند و در حالتی غافلگیرانه، به نفر غالب حمله میکند. برای همین بعضی از کشتیگیران بعد از اینکه نفر مغلوب، خود را به مُردن زد؛ در حرکتی طنزآمیز، گوش خود را روی قلب فرد مغلوب میگذارد به این معنی که بفهمد قلب او میزند یا نه؟
این رقص معمولا قراردادی است و حتی فرد غالب و نیز مغلوب از قبل مشخص است.
رقص استکان
در این رقص، معمولا خانمها چند تا استکان (به تعداد انگشتان دست) را در دست میگیرند و داخل انگشتهای خود میکنند و اینها را همراه ملودی به هم میکوبند و ایجاد ریتم میکنند.
رقص چوبازی و ترکه بازی
نوعی تمرین برای جنگاوری است که همراه با ملودی و ریتم سازها، نخست جلوی هم عرض اندام کرده و به هم حمله میکنند و با ترکه یا چوب سعی میکنند به حریف مقابل ضربه بزنند و او نیز به دفاع و حمله میپردازد. این رقص، نوعی تمرین دفاع و حمله است. در بعضی مناطق استان هم رسم بوده که خواستگار اگر در این حمله پیروز میشده؛ به او دختر میدادند.
رقص چاپ
تعداد زیادی دور هم به صورت دایرهای میایستند و همراه با ریتم به سمت جلو قدم برمیدارند و برمیگردند؛ کم کم ریتم تند میشود. این رقص به صورت دایرهای است و همزمان که رقصندهها در حال چرخش هستند؛ به جلو و عقب قدم برمیدارند. معمولا وقتی به آخرین قدم رسیدند دو دست خود را به هم میچسبانند و کم کم ریتم تند میشود. سازها تند میشود و رقصندهها بدون اینکه هماهنگیشان به هم بخورد همین حرکات را با سرعت بالا انجام میدهند.