روایتی از شاهنامه؛
توسط: لوار ما
تاریخ: خرداد 14, 1402 زمان انتشار: ۱۲:۰۹ ب٫ظ کد خبر: 15493

تقسیم جهان توسط شاه شاهان

دکتر فریبا دانشور در سی و نهمین نشست انجمن ادبی تاریخی پاریز به روایتی از شاهنامه پرداخت.

به گزارش لوار، دکتر فریبا دانشور در این نشست گفت؛ فریدون که پنجاه ساله شد سه فرزند داشت، از دوخواهر جمشید، دوپسر از شهرناز وپسر کوچک تر از ارنواز، بعد از سالها که به حد مردی رسیدند ودلیر ومرد افکن شدند اگرچه هنوز نامی نداشتند. فریدون اندیشید تا برایشان همسری انتخاب کند. یکی از بزرگان ونامداران درگاهش را فرا خواند(جندل) ودستور داد به اطراف واکناف جهان سفر کند‌ وسه دختر نژاده و خوبروی و عفیف از خاندان شاهزادگان که هر سه نیز خواهر، مشروط بر اینکه بی نام باشند بیابد تا به همسری فرزندانش در آورد. بعد از ماه ها گردش وجستجو بالاخره جندل آگاه شد پادشاه یمن”سرو”سه دختر دارد که شایسته همسری پسران فریدون می باشند. ابتدا خواسته آفریدون را با سرو در میان گذاشت. پادشاه یمن که بسیار دخترانش را دوست میداشت علی رغم میل باطنی خویش بر این وصلت اجباری،مدتی فرصت خواست.سپس تدبیری اندیشید شاید بتواند فریدون را منصرف کند، شرط گذاشت مبنی بر اینکه هر سه پسران را نزدش بفرستند تا بدیدارشان شاد شود وهنرهایشان را بیازماید،جندل در بازگشت به ایران پیام سرو را به فریدون رساند وفریدون شاه دانا وزیرک فرزندان خود را هوشمندانه پند واندرز داد تا فریب جادو وطلسم نشوند وآنگاه باتعلیم وتربیتهایش پسرانش را راهی کشور یمن کرد. در انجا با سربلندی از آزمایش های شاه یمن وباطل کردن افسون همگی به همراه همسران وخلعت وهدیه ها بارشتر واستر راهی ایران شدند ودر نزدیکی های ایران توسط پدر که خود را بشکل اژدها در آورده بودمورد آزمایش قرار گرفتند که این خود عاملی شد برای نام گذاری پسران فریدون ودختران سرو، شاه یمن.(بحث جادو وطلسم،نامگزاری فرزندتان)دو مقوله مهمی است که فردوسی در بخش فریدون وتقسیم جهان یادآور میشود که در روانشناختی امروز بسیار حائز اهمیت است.نام سلم را برپسر بزرگ
گذاشت زن سلم راآرزوی نام پسر وسطی را تور ونام زن او راآزاده خوی ،ونام پسر کوچک را ایرج و زن او را سهی نام نهاد.
پس جهان را میان فرزندان بخش کرد
ناحیه باختر، مغرب (روم) را به سلم،
ناحیه مشرق،چین وترکمنستان را به تور داد،
وایران (دشت سواران)مرکز حکومت که بخش وسیعی از جهان را شامل میشد را به ایرج داد. در ضمن ایرج را ولیعهد بعد از خود نامید.
در نتیجه این تقسیم بندی عادلانه بعد از گذشت سالها رشک وحسد بر دو برادر مستولی وبا توطئه ونیرنگ وناجوانمردانه،ایرج به کینه آنان( سلم وتور )کشته وسر بریده او در تابوتی نزد فریدون شاه فرستاده شد….

ادامه آن به امید خدادر جلسه آینده.
این بخش شاهنامه یکی از بخشهای مهمی است که درسهای کاربردی دارد در خصوص داد وعدل ومعنای دقیق عدالت، که در مباحث بعدی به تفصیل در مورد آن صحبت خواهیم کرد.