جایگاه عدالت در شاهنامه
فردوسی در شاهنامه، علاوه بر توصیف هنرهای جنگ آوری و پهلوانی پادشاهان و پهلوانان، به ستایش کمالات اخلاقی و ارزش های متعالی در آنها نیز پرداخته است.
به طوری که تربیت اخلاقی درست و دادگری و عدالت، از مهم ترین اهدافی است که در این حماسه بزرگ تعقیب میشود و« از جهت ارزش و اهمیت آن، به عنوان حماسه ضد ستم واستبداد،در تمام تاریخ هزاره گذشته،همیشه مد نظر بوده است»(عینی،۱۳۷۵,۸۹),چرا که آنچه مسلم است،فردوسی ستایش گر راستی وخرد ودادگری وهر نوع فضیلت است و کمالات را چه در دشمن وچه در دوست،ستایش می کند وتنها منحصر به توصیف شاهان نیست.
فردوسی در سرودن وقایع شاهانه،سلاطین مغرور وستمکار را مورد انتقاد شدید خود قرار می دهد و سرانجام ناپسند کجروی ها و بیدادگری ها را گوشزد می کند وبه همین شیوه،در دوران اساطیری و پهلوانی هم،شاهان وامیرانی را که از راه ایزدی ودادگری گشته اند وگمراه اهریمن ودیوان شده اند،محکوم می کند.
وتنها فرمانروایان عادل را که در جهت منافع مردم وفضایل انسانی هستند وبا صفات والای انسانی آراسته اند،ستایش می کند.
دادگری؛دکترفریبا دانشور