توسط: لوار ما
تاریخ: تیر 4, 1404 زمان انتشار: ۱۰:۰۴ ق٫ظ کد خبر: 21023

خود را دست کم نگیریم!

یادداشت: احمد یوسف زاده

نتانیاهو فکر کرد در شبی تاریک تمام فرماندهان ما را ترور میکند و ما تا بخواهیم از زمین بلند بشویم با لشکر خائنین داخلی و مردم خسته از مشکلات، به کمک آمریکا و با تکیه بر  بی دو ها و آف سی پنج ها طومار ایران را می پیچد، سپس پیرکودکی آبله را بر میکشد به شاهی و البته به طرفه العینی مثل پدرانش نفله اش می کنند و نقشه تجزیه ایران را به اجرا می گذارند.
ساعت ۹ صبح اما همه فرماندهان سر جای خودشان بودند و شب از راه نرسیده قافله موشک ها به جلالت راهی تل‌آویو و حیفا شد.
به همت جوانان دانشگاه علم و صنعت، رادارهایی که قرار بود تا شش ماه هک شده بمانند از کما خارج شدند و رفته رفته نعش پهباد نهصد و هرمس بود که بر زمین می افتاد.
جنگ شدت گرفت. ما ضربه خوردیم، محکم هم ضربه خوردیم،اما زمین نخوردیم. ایستادیم خونچکان، مثل رستم، مثل گیو مثل چمران
و برای اولین بار پیش چشم جهان ناباور خاک حیفا و تل آویو را به توبره کشیدیم
خدای را، در هزارتوی تاریخ معاصر بگردید کدام ارتش در جهان پیدا می کنید که با تنی بشدت زخمی و دلی داغدار دهها فرمانده، در یک نیمروز یک فوج سجیل به اسرائیل بکوبد و یک فوج فتاح به آمریکا، جز  فرزندان ایران و نوادگان آرش و آریوبرزن!
دنیا نگرفته، شما هم خود را دست کم نگیرید!