پنج شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
به قلم محمد افشارمنش
توسط: لوار ما
تاریخ: ژوئن 26, 2019 زمان انتشار: 12:39 ب.ظ کد خبر: 5115

از یاد رفته های جیرفت!

امروز می خواهم شما را سوار بر مرکب زمان کرده و به خاطرات گذشته ببرم ، به دورانی که تفاوت محسوسی با بازمان حال داشت !
سالیانی که جاده جیرفت_ کرمان شوسه و خاکی بود و باید بالای اینترناش های قدیمی سوار می شدی و از پیچ های گدار مغک که مثل کمر یک مار افعی در هم گره خورده بود با هزار «سلام صلوات» و «برچشم بد لعنت» هفت کفن پاره می کردی تا به سقدر می رسیدی ، می رفتی و می ر فتی برای ناهار جلوی کافه زاغو دهبکری پیاده می شدی ، سرو صورتت را در خنکای آب حوض جلوی کافه صفا می دادی ، هرکس به اقتضای بضاعتش ناهاری میل می کردو دوگانه یگانه ای می کرد ( نماز) مجدد سوار بر مرکب و می رفتی تا سرشب به کرمان می رسیدی!
به طرف ساردو هم که می رفتی قصه ای شبیه همین ماجرا بود ، گدار امیرالمومنین (ع) سنگ هایی که باید پشت لاستیک های ماشین های آن روز می گذاشتی که به عقب برنگرددو یک متر یک متر هی جلو برود و تو هم سنگ ها را جلوتر ببری !

روزگاری که اکثر خیابان های جیرفت خاکی بودند و صبح تا صبح ماشین آب پاش شهرداری آب می پاشید که در اثر تردد تعداد انگشت شمار خودروهایی که در شهر بودندخاک به هوا بلند نشود، به فلکه یادبود( میدان امام ره) که می رسیدی درختان بلند و پر شاخه مثل آدم ها دست در دست هم داده بودند و سایبانی ساخته تا زنان روستایی، ماست ، سبزی تخم مرغ و…‌ خود را به مشتریان بفرو شند ، وارد خیابان دهشتری ها که می شدی بوی ناب قاووت های چهل گیاه آسیاب مرحوم دامغانی هوش از سرت می برد ، البته امروزه هم آن خیابان و آن آسیاب موجود است ، بوی قاووت هم می آید اما نمی دانم چرا هرگز آن عطر قدیمی خیابان را گیچ و سرمست نمی کند؟!

پایان این خیابان که می رسیدی بدون دغدغه داشتن پول بلیط ورودی استخر ؛ یا ترس از بهداشتی نبودن آب آن، لباس ها را در اورده و تنی به آب خنک و زلال هلیل می زدی .

درخیابان یک طرفه ( طالقانی) تنها بستنی فروشی شهر ( صنعتی) فقط با بستنی که طعم لذیذ شیر طبیعی را می داد و کاسه فالوده کرمانی از تو پذیرایی می کرد، آن هم با دو قران که بعدها گران شد پنح قران !
کمی بالاتر شهربانی بود شاید با سه چهار و حداکثر پنج نیرو که یک نفرشان همیشه در کیوسک دم در نگهبانی می داد .
روبرویش تالار کوروش کبیر (سالن شهید قرشی)بود متاسفانه امروز پاساژ شده است که مراسم جشن های قدیم در آن اجرا می شد، البته من بچه بودم و نمی توانستم به این سالن بروم! اما دقیق یادم است از هنرپیشگان قبل از انقلاب برای اجرای برنامه به این سالن می آمدند من جمله علی زاهدی مشهور به «غوچعلی» ، هنگامه خواننده زنی بود که آن موقع شهرتی داشت .
لازم به ذکر است:
تالار کوروش کبیر بعد از انقلاب به سالن دکتر شریعتی و بعد هم به سالن شهید قرشی تغییر نام یافت و برنامه های فرهنگی و هنری متعددی در ان اجرا شد اما امروز…

روزگاری چهار راه فرمانداری فلکه بود مشهور به ( میدان فرمانداری) به طرف مسجد جامع که می رفتی، بلوار نبود! خیابانی نسبتا تنگ که ابتدای سمت راستش عکاسی گلستان بود و سمت چپ آن چلو کبابی نور، متعلق به مرحوم حاح قدمعلی صدفی ، بعد هم گاراژ ناجی بود که اتوبوس پیرمردی به فامیلی« آتشی » مسافران را از این گاراژ به مقصد بم و بلعکس جابجا می کرد،چسپیده به کوچه بن بست بالای مسجد جامع، نانوایی سنگک مرحوم شاطر اسدا… بود و روبروی مسجد، حمام عمومی و نمره شهرداری ..‌.

ادامه دارد …

جیرفت ، پنحم تیرماه ۹۸، محمد افشارمنش